۱۴۸- قطعنامه مراحل صراط مستقیم و محبت
بهمن ۲۲, ۱۳۹۶۱۵۰- هدایت الهی
بهمن ۲۲, ۱۳۹۶بسمه تعالی
یکی از دوستان صمیمی من که از جوانی با ایشان دوست و رفیق بودم آیت اللّه آقای حاج شیخ عبدالکریم حق شناس بودند. من و ایشان دوستیمان بخاطر مسائل علمی و معارف دینی بود. معظم له در زندگی نامه خود اسم جمعی از اساتید خود را که مختلط از عارف و مقدّس و عالم و متدین بودند نام برده بود و من هم در همان زمان که در تصویر سن من و ایشان مشخص است با ایشان بحث و گفتگو داشتیم.
من اساتیدم تنها از کسانی بودند که به فلسفه و عرفان اصطلاحی از نظر علمی اگر چه ممکن بود قبول داشته باشند ولی از نظر اعتقادی به آن پایبند نبودند و تنها به آیات قرآن و روایات و اجتهاد فقهاء معتقد بودند.
مرحوم حاج ملا آقاجان استاد من در اخلاق این چنین بود. مرحوم آیت اللّه کوهستانی اینگونه بود. مرحوم آیت اللّه حاج شیخ باقر ملکی با متصوفه مبارزه می کرد. مرحوم آیت اللّه بروجردی و مرحوم آیت اللّه نجفی مرعشی و مرحوم آیت اللّه شریعتمداری با متصوفه سخت مبارزه می کردند. و طلاب را نمی گذاشتند که از عرفان و تصوف استفاده کنند. فلاسفه قدیم را اشتباه کار بخصوص در بخش الهیات می دانستند. وحدت وجود و موجود و حرکت جوهری را مردود می شمردند و معتقد به معاد جسمانی طبق آنچه در قرآن آمده بودند.
آیت اللّه حق شناس هم از همین دسته از علماء پیروی می کردند ولی گاهی برای این که دوستانشان روشن تر شوند، از تصوف و عرفان و فلسفه طرفداری می کردند. در مسجدشان که در کوچه غریبان واقع بود در ماه رمضانی من منبر می رفتم. جوانانی که در پای منبر من بودند بسیار متدین و تربیت شده ایشان بودند. روزی در همان ماه رمضان سر بگوشم گذاشت و خصوصی به من گفتند:
(داداشی امروز جوان های مسجد، منصور نخست وزیر را ترور کرده اند حرفهای سیاسی کمتر بزن تا ساواکی ها شما را متهم نکنند).
آیت اللّه حق شناس مرد مبارز و حقیقت گو و حق شناس بود خدای تعالی ایشان را زیر سایه حضرت بقیه اللّه علیه السلام محفوظ بدارد.
تاریخ نگارش:
۱۴۲۶/۶/۳۰ قمری
۱۳۸۴/۵/۱۵شمسی
اينجانب در سن ۲۷ سالگی در کنار آيت الله حق شناس