۴۳- مرحوم آیت الله حکمت نیا
بهمن ۱۰, ۱۳۹۶۴۵- مرحوم آیت الله قاضی
بهمن ۱۰, ۱۳۹۶بسمه تعالی
در سفری، سال ۱۳۵۰ با پدرم و همسرم و فرزندان پسرم با ماشین پیکان از مشهد به مکه مشرف شدیم. از ایران به ترکیه و از ترکیه به سوریه و از سوریه به اردن و از اردن به حجاز رفتیم. طبعا چند روزی در راه بودیم و دو هفته در مکه و مدینه مشرف بودیم. مسائل مهمی که در این راه برایمان پیش آمد:
اول: چون در ماه بهمن بود از تهران تا ارض روم در ترکیه با برف های سنگینی روبرو بودیم و با مشکلات مهمی که همه جا محسوس بود. خدای تعالی کمک ما است به سلامت عبور کردیم.
دوم: چون برای تحقیق از مذهب علوی ها ( اهل حق ) به ترکیه و سوریه رفته بودم. با علماء آنها مانند شیخ عبد الرحمن خیر مذاکره کردم و اطلاعاتی از مذهب آنها بدست آوردم.
سوم: با علماء اهل سنت در ترکیه مانند آقای شیخ حسن خوجه و در سوریه با شیخ احمد کفتارو و در مکه و مدینه با علماء بزرگ آنجا بحث کردم ( که در کتاب شبهای مکه گوشه ای از آن بحث ها را آورده ام ) و در تمام این اماکن مقدسه در خدمت پدرم بودم. ایشان با آنکه مریض بود همه جا با ما همراهی می کرد و در مسجد اموی که قبر حضرت یحیی ابن ذکریا و مقام راس الحسین علیه السلام در آنجا است در خدمت ایشان چنانکه در عکس فوق دیده می شود، بودم. و این عکس را به عنوان یادگار از ایشان در این سخن آورده ام. از راست به چپ پدرم که جلوی ایشان سید حسین ایستاده است. بعد از ایشان سید محمد علی که جلوی او سید محمد تقی ایستاده است و طرف چپ، خودم در سن ۳۶ سالگی ایستاده ام.
خدای تعالی پدرم را رحمت کند و بقیه را زیر سایه امام عصر روحی فداه حفظ نماید .
تاریخ نگارش:
۱۴۲۶/۲/۱۷ قمری
۱۳۸۴/۱/۸ شمسی
من در خدمت پدرم و فرزندانم سید محمد علی، سید محمد تقی، و سید حسین