۱۹- مرحوم آیت الله سلطانی
بهمن ۸, ۱۳۹۶۲۱- مرحوم آیت الله یثربی
بهمن ۸, ۱۳۹۶بسمه تعالی
روزهای قبل درباره خودم می گفتم ...
من از روزی که وارد حوزه علمیه قم شدم بخاطر اعتقاداتم بسیار دوست داشتم به مسجد جمکران بروم و متوسل به حضرت بقیة الله روحی فداه باشم. آن زمان ها مسجد جمکران نه جاده ای داشت و نه جمعیتی برای اعمال به آنجا می رفتند و نه استفاده ای از آنجا می کردند. بسیار اتفاق می افتاد که در بیابانهای اطراف مسجد جمکران تنها رفت و آمد می نمودم. حتی شب جمعه ای بود تنها در مسجد جمکران بیتوته کردم . خادم مسجد بنام آقای لسانی که خدا رحمتش کند کلید مسجد را به من داد و گفت: در را از داخل ببند که دزدی نیاید و فرش های مسجد را ببرد. در آن اوقات مرد با اخلاصی بنام حاجی یاسین ( صاحب عکس فوق ) کوشش می کرد که از جاده کاشان که جدیدا آن را احداث کرده بودند یک جاده خاکی به طرف مسجد بکشد ولی در زمستان که او به هندوستان می رفت کشاورزان جاده را شخم می زدند و همه زحمات او را به باد می دادند. مسجد جمکران بسیار در آن زمان غریب بود و رفت و آمدی در آن نبود و این از علائم ظهور صغرا است که امروز ملیون ها جمعیت در دوره سال در این مسجد رفت و آمد می کنند و متوسل به امام عصر روحی فداه می شوند و این مسجد به این وسعت درست شده است. حاج یاسین در هندوستان مدیر مجلس عزاداری بود و می گفت که در ایام عزا من خودم خرمنی از آتش درست می کنم و مردم با گفتن یا حسین وارد آن آتش می شوند و نمی سوزند خدا او را تحت عنایات و رحمت خود قرار دهد و ما را هم در زمره محبین اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بگنجاند.
تاریخ نگارش:
۱۴۲۶/۱/۲۰ قمری
۱۳۸۳/۱۲/۱۲ شمسی
من در سن بیست سالگی و آقای حاج یاسین هندی که مدیر عزاداری برای حضرت سید الشهداء در هند بوده است