درس نهم از ۳۰ درس اعتقادات
بهمن ۲۵, ۱۳۸۱درس یازدهم از ۳۰ درس اعتقادات
بهمن ۲۵, ۱۳۸۱درس دهم از ۳۰ درس اعتقادات
موضوع:
جبر و تفویض - ریشه متفوضه - اعتقاد ما امر بین الامرین است - عظمت عید غدیر خم
تاریخ:
١٢ ذیحجة الحرام ۱۴۲۳ هجری قمری
٢٥ بهمن ماه ۱۳۸۱ هجری شمسی
2003/02/14 میلادی
١٢ ذیحجة الحرام ۱۴۲۳ هجری قمری
٢٥ بهمن ماه ۱۳۸۱ هجری شمسی
2003/02/14 میلادی
خلاصه این درس:
تمام کارها بر اساس حکمت
اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطَانِ الرَّجِيمِ
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
۱- تمام کارها را خداى تعالى بر اساس حکمت به انجام مىرساند. مردم مکه پىغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را گناهکار مىدانستند و خداى تعالى با فتح مکه توسط پىغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فکر اشتباه مردم مکه را نسبت به ایشان دگرگون کرد.
خوبی و بدی در عالم
۲- آنچه از خوبى و بدى در عالم به وقوع مىپىوندد از ناحبه خدا است با توجه به ابنکه خوبىها مقدرات الهى مىباشد و بدىها قضاى الهى است.
نه جبر و نه تفویض
۳- در خصوص "جبر و تفويض" باید بدانیم که واقع امر این است که «نه جبر و نه تفویض» اما عدهاى چون حقیقت را درک نمىکنند به یکى از این دو قائل مىشوند.
معنای جبر و تفویض
جبر آن است كه انسان معتقد باشد همه كارها اعم از خوب و بد حتی اعمال بندگان توسط خدا انجام میگیرد و هیچ چیز و هیچ كس در آنچه واقع میشود دخل و اختیاری ندارد و تفویض آن است كه انسان معتقد باشد تمام عالم و آنچه در آن است را خدا خلق فرموده اما در خصوص كارهایی كه در آن انجام میگیرد به خود مردم و یا به ائمه (علیهم السلام) واگذار نموده است و آنها با اختیار خود هر چه بخواهند انجام میدهند و دیگر خدا نسبت به آنچه انجام میگیرد دخلی ندارد ولی امام (علیه السلام) میفرمایند «امرٌ بین الامرین» صحیح است.
جریان بهلول و ابوحنیفه
میگویند بهلول در زمان هارون الرشید سر درس ابوحنیفه نشسته بود. ابوحنیفه سه مسأله را مطرح كرد
اول اینكه همجنس همجنسش را اذیت نمیكند. شیطان از آتش است و توی جهنم اذیت نمیشود چرا كه آتش به آتش كاری ندارد.
دوم اینكه نمیشود چیزی باشد و دیده نشود. پس خدا دیده میشود منتها در عرش است و وقتی كه ما به محضرش رفتیم او را میبینیم
و سوّم اینكه همهی كارها را خدا میكند.
بهلول هم برداشت یك كلوخ – كلوخ تقریباً یك خاكی بسته است – را بلند كرد و زد به سر ابوحنیفه. ابوحنیفه گفت: چرا این كار را كردی؟ گفت: جواب سه مسأله را دادم. تو از خاكی، خدا در قرآن میفرماید كه ما انسان را از خاك خلق كردیم این هم خاك بود باید تو را اذیت نكرده باشد و دیگر اینكه تو میگویی سرم درد گرفته، كجا است دردش؟ به من نشان بده و از همه بالاتر اینكه این كار را من نكردم خدا كرده، باید از خدا گلهمند باشی.
جبر و دلیل بر ابطال آن
بهترین و واضحترین دلیل بر رد مسأله جبر رجوع به وجدان است كه انسان نسبت به انجام بعضی از امور مردد میشود و لذا جبریون نسبت به اعتقاد خود هیچ دلیلی كه وجدان بر آن گواهی دهد ندارند و خودشان هم در وجدان قائل به جبر نیستند.
تفویض و دلیل بر ابطال آن
ریشه تفویض از فلسفه یهود است كه معتقد میباشند "دست خدا بسته است" یعنی "همه عالم و آنچه در آن است را خدا خلق كرده اما كارهایی كه در آن انجام میگیرد به طبیعت یا افراد واگذار شده است" در نقطه مقابل، این واقعیت كه "امور عالم مانند كارهایی كه در یك كارخانه انجام میگیرد نیست و بلكه آنچه خلاف تصور ما میباشد ممكن است اتفاق بیفتد" خود دلیل واضحی بر رد تفویض است و كاملا به انسان میفهماند كه خدای تعالی هر لحظه بر اساس اراده و مشیتش دست اندر كار عالم است. لذا با توجه به واقعیت اتفاقات عالم، رد مسأله تفویض وجدان میشود.
چهارده معصوم واسطه امور بین خدا و خلق
چهارده معصوم (علیهم السلام) نسبت به انجام امور عالم واسطه بین خدا و خلق هستند اما چون در مقام خاص الخاص عبودیت میباشند چنان تصور میگردد كه امور عالم به آنها تفویض شده است اما این واقعیت كه "خدا اراده كرده است تا كل امور مخلوق با واسطه انجام گیرد" دلیل است بر اینكه اهل بیت (علیهم السلام) واسطه امور بین خدا و خلق میباشند.
امر بین الامرین
امور عالم بر اساس واقعیت «لا جبر و لا تفویض بل امر بین الامرین» میباشد یعنی انسان نسبت به بعضی كارها كاملا مختار است و نسبت به برخی امور هیچگونه اختیاری ندارد.
۴ نکته مهم
۱- اكثر جبریون قائل به وحدت وجودند
۲- انسان اگر خطوط فكریاش اصلاح شود اختیاراً حقایق را میپذیرد
۳- وجود اختیار در انسان سبب تعیین تكلیف برای او است.
۴- جریان یافتن قضای الهی نتیجه اختیار انسان است
چهار علت در خصوص عظمت غدیر خم
۴- در خصوص عظمت و ارزش قضیه غدیر خم و انتصاب علی بن ابیطالب (علیه السلام) به امامت و ولایت آیاتی در قرآن نازل شده است كه شاید در خصوص خود قرآن چنین چیزی را نتوان ثابت كرد و آنها عبارتند از:
اول: اكمال دین؛ یعنی دینی كه قسمت به قسمت بیان شده بود در روز غدیر خم به اكمال و بهرهبرداری جامع خود رسید.
دوم: اتمام نعمت؛ یعنی آنچه از نعمت برای بشریت نیاز بود در روز غدیر خم با خلافت علی (علیه السلام) كه همه حتی غاصبین حكومت به آن معترف بودند تمام شد.
سوم: رضایت پروردگار؛ در روز غدیر خم پروردگار متعال در خصوص دینی كه به اكمال رسیده و نعمتی كه به اتمام رسیده راضی شده است.
چهارم: یاس دشمنان؛ در روز غدیر خم با تعیین علی (علیه السلام) به عنوان جانشین پیامبر (صلی الله علیه و آله) دشمنان از اهداف شومی كه نسبت به قرآن و دین داشتند مأیوس شدند.
در مقام و عظمت علی بن ابیطالب (علیه السلام)
در مقام و عظمت علی بن ابیطالب (علیه السلام) باید بدانیم كه اولا كتاب نهج البلاغه با تمام ارزش و اهمیتش كه شرحها شیعه و سنی درباره آن نوشتهاند یك دهم از فرمایشات علی (علیه السلام) است. ثانیا اینكه تمام مردم به ایشان احتیاج داشتند و از ایشان سوالاتشان را میپرسیدند اما ایشان بعد از پیغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله) به هیچ كس اظهار نیازی نكرد و از احدی مسالهای را سوال ننمود و در اثبات این واقعیت همین بس كه عمر خلیفه وقت در هفتاد جا گفت: "اگر علی نبود هلاك میشدم" یعنی مردم آمده بودند و از من سوال میپرسیدند و من جوابی بلد نبودم و بر من مشكل شده بود تا آنجا كه داشتم خفه و هلاك میشدم.
سه نکته پایانی
۱- حاكم شدن غیر علی (علیه السلام) امر بیارزش و موقتی بوده كه با ظهور حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) هیچ آثاری از آن باقی نخواهد ماند و دولت حق هویدا میگردد.
۲- شیعه باید ارزش و تفاوت خود با دیگران را بفهمد.
۳- كسانی كه از دین چیزی نفهمیدند به طور كلی كافر نامیده میشوند ولی خلفای دروغین اهل سنت اكفر هستند.