درس دوم از ۳۰ درس اعتقادات
آذر ۲۲, ۱۳۸۱درس اول از ۳۰ درس اعتقادات
موضوع:
لزوم اثبات اعجاز قرآن و در نتیجه اثبات وجود خدای تعالی و نبوت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و حقیقت قرآن و بدست آوردن کلیدی برای رسیدن به معارف صحیح اسلامی
تاریخ:
۸ شوال ۱۴۲۳ هجری قمری
۲۲ آذرماه ۱۳۸۱ هجری شمسی
2002/12/13 میلادی
خلاصه این درس:
معارف قرآن و راه رسیدن به آن
اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
۱- يكي از معارف بسيار پر ارزش، معارف قرآن مجيد است و منظور آن حقايقي است كه از قرآن كريم استفاده ميشود و به هيچ يك از مسائل فلسفي و افكار بشري كاري ندارد. لازمه اين كه ما در معارف قرآن بتوانيم تحقيق كنيم اين است كه حقانيت قرآن در مرحله اول براي ما ثابت شود و آسانترين كاري كه ميتواند ما را به اين هدف برساند اين است كه معجزه بودن قرآن را ثابت كنيم كه با اين كار سه مطلب براي ما به اثبات مي رسد: اولاً خدا ثابت ميشود، ثانياً رسالت رسول اكرم (ص) ثابت ميشود و ثالثاً قرآن و حقانيت آن ثابت ميشود و لذا باب تحقيق در معارف قرآن و درياي بيكران علم الهي به روي ما گشوده ميگردد.
تحدی
خدا در قرآن صريحاً مبارزه طلبي ميكند كه اگر تمام مخلوقات جمع شوند و بخواهند كه مثل اين قرآن را بياورند نميتوانند ولو اين كه در اين جهت به يكديگر كمك هم بكنند و وقتي ما تاريخ را بررسي ميكنيم ميبينيم كه اين سخن قرآن كاملاً صحيح است و لذا به معجزه بودن قرآن پي ميبريم و يقين ميكنيم كه از ناحيه خدا است.
اثبات اعجاز قرآن از طریق فصاحت و بلاغت آن
از مهمترين چيزهايي كه اعجاز قرآن را اثبات ميكند فصاحت و بلاغت قرآن است. فصاحت و بلاغت خصوصيتي است كه تنها اهل زبان عربي متوجه آن ميشوند و لذا غير عرب زبان و آشناي به لغت عرب، اين خصوصيت را درك نميكند و مهمترين عامل تأثيرگذاري قرآن در زمان نزول و نيز بعد همين ويژگي بوده است چرا كه اعراب زمان جاهليت هنوز از پيشگوييهاي قرآن چيزي نديده بودند اما به قرآن ايمان مي آوردند و اعجازش را ميپذيرفتند.
اثبات اعجاز قرآن با مراجعه به علوم روز
با مراجعه به علوم روز نيز اعجاز قرآن ثابت ميشود. مثل اينكه امروز علم ثابت كرده است كه زمين كروي است و به دور خود ميچرخد و اين واقعيت را قرآن در زمان نزولش بيان نموده است و فرموده « رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ » يعني "پروردگار دو مشرق و دو مغرب" كه در صورتي ما براي زمين دو مشرق و دو مغرب ميتوانيم قائل باشيم كه اولاً زمين كروي باشد و ثانيا به دور خود بچرخد.
معنای معجزه و تقسیمات آن
معجزه از عجز و ناتواني مطلق مي آيد و هرگاه چيزي باشد كه همه نسبت به آن عاجز و ناتوان گردند آن چيز داراي اعجاز مي شود كه قرآن اينطور است و البته معجزات انبياء به دو گروه لحظه اي و باقي تقسيم مي شود. تمام انبياء غير از پيغمبر خاتم ، معجزاتشان لحظه اي و آني بوده است و در همان لحظه وقوع معجزه فقط طرف را متوجه خدا ميكرده است اما معجزه پيغمبر خاتم صلی الله علیه و آله چون بايد الي يوم القيامه باقي باشد و مردم را متوجه خدا نمايد لذا يك معجزه جاويد است.
جدیت در راه
انسان بايد راهي را نرود و يا اگر راهي را انتخاب كرد جدي و محكم بپيمايد لذا علت عدم پيشرفت ديني اين است كه نشستيم و گفتيم و برخواستيم و كمتر به سخنرانيها دقت شده است و علت اين كه در راه خدا سست حركت ميكنيم اين است كه خدا را نميشناسيم. دين بايد جدي باشد و قوانين آن بايد محكمتر و پر عملتر از قوانين و رسوماتي كه در بين مردم هست قرار گيرد. به عنوان مثال مردم براي عيد نوروزي كه تأييدي در دين ندارد از ماهها قبل به فكرند اما عيد غديري كه تمام آنچه انسانيت دارد را در برميگيرد به دست فراموشي سپرده ميشود و بلكه كم كم ميروند تا منكرش گردند چرا كه هر چه ما از قوانين دين و برنامه هاي ديني عقب بنشينيم، برنامه هاي غير ديني و يا رسومات پيشرفت ميكند و جايگزين آن ميگردد. هر كس بايد طوري در معارف دين رشد كند كه به مقام "وليّ خدايي" برسد و چراغ وجودش روشنگر راه عده اي باشد. انسان بايد آنچنان پيشرفتي بكند كه بفهمد غيبت حضرت ولي عصر ارواحنا فداه چه مفسده هايي به وجود آورده و ظهور آن حضرت چه تحول عجيبي در عالم ايجاد ميكند. دنيا را بهشت مينمايد. انسان بايد به آن درجه اي برسد كه وقتي ميگويد: " اين بقية الله "، با سوز دل و با تمام وجود طالب آن وجود مقدس باشد و حاضر باشد هر چه دارد فداي آن حضرت نمايد تا آن آقا بيايد و دين خدا را پياده كند.
نزول اول قرآن و نزول پنجم قرآن یا همان کتاب علی علیه السلام
علوم و حقايق قرآن در لحظه خلقت پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله بر قلب مقدسشان نازل شده و بلافاصله به قلوب ائمه علیهم السلام نيز منتقل شده است و نزول اول قرآن انجام شده است و لذا آنها معصوم از جهل هستند.
كتاب علي علیه السلام كه متشكل است از اصل قرآن و توضيحات پيغمبر اكرم با خط علي علیه السلام ، دست به دست از طريق ائمه علیهم السلام گذشته و امروز در دست حضرت ولي عصر ارواحنا فداه هست. اين كتاب را علي علیه السلام در زمان خودش به مردم نشان داد ولي چون با اميال و هواهاي نفساني قدرتمندان زمان مخالفت داشت آن را نپذيرفتند.
حضرت ولي عصر ارواحنا فداه به هنگام ظهور قرآني را كه ارائه ميكند همان كتاب علي علیه السلام است كه متشكل از قرآن و تفسير آن كه تمام حقايق را بيان نموده است، ميباشد.
تمام تفسيرهايي كه در خصوص قرآن بدون ارتباط با اهل بيت علیهم السلام شده است، باطل ميباشد و تنها آنچه خاندان عصمت علیهم السلام فرموده اند حقيقت دارد و لذا عوام شيعه حتي اگر يك قطره از اقيانوس بيكران خاندان عصمت علیهم السلام دريافت كرده باشند همان يك قطره آب زلال است و ديگران اگر چه يك دريا آب به آنها رسيده باشد تمام آبها غير قابل مصرف است.
اجنه هم به علم و دانش بالايي اگر چه كمتر از انسان ممكن است موفق بشوند برسند.
مبنای درست تفکرات انسان
انسان موجودي است كه قوه اي به نام تفكر دارد و فكر هميشه در حال جريان است و براي جريان يافتن يك مبنايي بايد داشته باشد. حال اگر مبناي تفكرات انسان از طريق وحي يعني قرآن و روايات باشد فرد به حكمت ميرسد ولي اگر مبناي تفكرات انسان از طريق غير وحي باشد شخص، فيلسوفي بيش نمي شود و در انحراف محض قرار ميگيرد. لذا به تصديق تاريخ بي سرپرستي فلسفه ثابت ميشود.
بیان معارف در حد فکر مردم تا زمان ظهور
اهل البيت علیهم السلام در زمان خودشان آنچه گفتند در حد فكر مردم آن زمان تا زمان ظهور بوده است و مسلم است كه اگر پروفسوري سر كلاس اول بيايد بيش از فهم بچه كلاس اول نخواهد گفت مخصوصاً كه مردم آنقدر ضعيف بودند كه فرق بين معاويه و علي علیه السلام، يزيد و حسين بن علي علیهما السلام نمي گذاشتند.
روز جمعه و امام زمان ارواحنا فداه
روز جمعه متعلق به حضرت وليّ عصر ارواحنا فداه است و كسي كه عاشق آن حضرت باشد او را ملاقات ميكند چرا كه بُعد منزل نبود در سفر روحاني
عاشق ار معشوق را بيوصل بيند عاشق است
ديدن سختي هاي شيعيان بر امام زمان ارواحنا فداه سخت است همان طور كه قرآن از قول پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله نقل ميكند كه «عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ» و لذا آن حضرت آنچه به مصلحت افراد بشر باشد و سبب عاقبت بخيري آنها گردد را انجام ميدهد چرا كه دنيا و مسائل و مصائب آن ارزش و اهميتي ندارد.
ما نبايد هدفي غير از خدا و امام زمان ارواحنا فداه داشته باشيم يعني بخواهيم كه با او كه وجه خدا است ملاقات كنيم و از او كه دست خدا است كمك بخواهيم و از محضر او كه لسان الله است استفاده نماييم.
اقل تقاضايي كه ميهمان از صاحبخانه ميتواند داشته باشد اين است كه او را ببيند و با او حرف بزند و اقل كاري كه ميزبان براي ميهمان بايد انجام دهد اين است كه او را اكرام نمايد و لو اين كه كافر باشد.