درس دوم توضیح آیات
مرداد ۱, ۱۴۰۰درس پنجم توضیح آیات
مرداد ۱, ۱۴۰۰
درس چهارم توضیح آیات:
موضوعات اصلی: توضیح آیات - تذکرات اخلاقی
موضوعات فرعی ۱: آیه ۶۱ سوره هود - عبودیت – دنیا – توبه و استغفار- آمادگی برای ماه مبارک رمضان
موضوع فرعی ۲: حضرت صالح، شعیب و هود
تاریخ:
۰۱ شعبان المعظم ۱۴۲۵ هجری قمری
۲۷ شهریور ۱۳۸۳ هجری شمسی
2004/09/17 میلادی
فهرست موضوعات:
۱- خدای متعال برای هدایت بندگانش با انبیاء ارتباط برقرار می کرد
۲- حضرت صالح و لوط
۳- در دل متوجّه خدا باشيد
۴- دنیا جلسه امتحان است اما ابتدا باید آنرا آباد کرد
۵- خدا ر ا داشته باشید در ضمن دنيايتان را هم اداره كنيد
۶- استغفار و توبه و برکات آنها
۷- از سرزنش افراد و از سركوفت زدنِ افراد نترسيد
۸- اذیت حضرت لوط از جانب قومش
۹- نکاتی راجع به مساله حجاب و امر به آن
۱۰- حجاب يعني پرچم اسلام
۱۱- عذاب قوم لوط
۱۲- خدا تر و خشک را باهم نمی سوزاند
۱۳- پیامهای انبیاء
۱۴- نمام را فاسق بدانید
۱۵- بقیه الله برای شما بهتر است
۱۶- به دعاي ندبه اهميت بدهيد
۱۷- هر چه ميتوانيد نام امام زمان علیه السلام را ترويج كنيد
۱۸- به امام زمان علیه السلام متوسل شوید و به او ایمان داشته باشید
۱۹- آمادگی برای ماه مبارک رمضان در ماه شعبان
۲۰- برای تزکیه خودتان باید تلاش کنید
۲۱- تذکری به سالکین الی الله
۲۲- روضه حضرت سید الشهدا علیه السلام
گزارش کوتاه این درس:
حضرت استاد در این مجلس در ذیل آیات سوره هود و پیرامون هدایتهای الهی توسط انبیاء عظام سخنرانی فرمودند.
ایشان باتذکری به دوستان در خصوص جزوات قرآنی بحث را آغاز و سپس به توضیح آیات سوره هود و بیان حالات بعضی از انبیاء عظام الهی پرداختند.
ایشان ابتدا درباره مساله عبودیت که اول اعلامیهی انبیا بود مطالبی را مطرح و سپس نکته ای راجع به دنیا و اینکه باید ما دنیا را که جلسه امتحان می باشد آباد و آماده برای امتحان نماییم با این شرط که دنیا ما را به خود مشغول ننماید مطالبی را بیان فرمودند. مطلب بعدی استاد راجع به توبه و استغفار و برکات و آثار آنها بود که فرمودند همه عقب ماندگی های ما مربوط به گناهان ماست و استغفار این عقب ماندگی ها را رفع می نماید.
ایشان در ادامه جریان حضرت لوط و فشارهایی که او از جهالت و مفاسد قومش تحمل نمود را نقل و در ضمن آن نکات مهمی در باب حجاب بیان داشتند. ایشان فرمودند حجاب پرچم اسلام و خانم محجبه پرچمدار اسلام است .
استاد درباره عذاب الهی قوم لوط فرمودند: اینطور نیست که خدا تر و خشک را با هم بسوزاند و سپس به بیان و شرح پیامها ی انبیاء و شرح حالات آنها پرداختند و راجع به آیه شریفه بقیه الله خیر لکم...مطالب مفصلی مطرح فرمودند.
در پایان با اشاره به اهمیت دعای ندبه نکات مهمی در آمادگی برای ماه مبارک رمضان بیان و با روضه حضرت سید الشهدا مجلس خاتمه یافت.
اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
الحمدللّه و الصلوة و السلام علی رسول اللّه و علی آله آل اللّه لاسیما علی بقیةاللّه روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء و اللعنة الدّائمة علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
۱- خدای متعال برای هدایت بندگانش با انبیاء ارتباط برقرار میکرد
بحثی كه امروز انشاءالله خواهیم داشت دربارهی همین آیاتی بود كه تلاوت شد. دربارهی انبیاء است. در سورهی هود، خدایتعالی انبیاء را در آن زمان مثل زمان ما نبوده كه كتابی باشد، جزوهای باشد، چاپی باشد، لذا اینگونه برنامه بوده كه اگر یك پیغمبری، در یك محلی، در یك دهی، در یك شهری بوده است، خدایتعالی ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم، مستقیمش مثل حضرت موسی علینبیناوآلهوعلیهالسلام كه " كَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَكْلِیمًا " (نساء/۱۶۴) خدایتعالی با حضرت موسی مستقیماً صحبت كرد. و یك عدّه هم بودند با واسطه، حالا یا با واسطهی ملك یا با واسطهی پیغمبر بزرگتر یعنی پیغمبر اولوالعزم به آنها دستوراتی داده میشد كه بروند برای تبلیغ.
۲- حضرت صالح و لوط
در این آیاتی كه تلاوت شد، خدایتعالی اوّل جریانِ حضرت صالح را میفرماید. قبر حضرت صالح و هود در وادیالسلام در نجف اشرف است. حضرت صالح با یك مردمی روبرو شده بود كه مردم بدی نبودند، ایمان داشتند، زیاد مشرك نبودند، یك مردمانِ نسبتاً خوبی بودند. حضرت لوط با یك مردم بسیار بدی روبرو بود و آن چنان فشار بر حضرت لوط آمده بود كه- واقعاً من همین الان كه این آیات را میخواندند گریهام گرفت- یك پیغمبر آن قدر عرصه به او تنگ بشود كه دخترهایش را بگذارد در اختیار مردم كه بیایید از اینها استفاده كنید و در مقابل مهمانهایم آبرویم را نبرید. حضرت صالح خدایتعالی به او فرموده است كه اینطوری با مردم صحبت كن:
۳- در دل متوجّهی خدا باشید
" یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ "(هود/۶۱) اوّلاً خدا را عبادت كنید، بندگی خدا را بكنید. خدای دیگری ندارید شما هر چه بكنید، هر چه بخواهید خدا برای خودتان بسازید، هر چه دلتان را به خدای دیگری متوجه كنید، هر چه قلبتان را به قدرت دیگری متّكی كنید، اشتباه كردهاید. من یك وقتی یك نفری گرفتار شده بود گفتم به خدا توجّه كن. گفت درست است ولی شما وسیله باشید! اینها غلط است. در دل متوجّهی خدا باشید. این را بدانید كه همیشه خدایتعالی اگر خودش بخواهد وسیلهای برای شما تهیه كند و قرار بدهد خودش میداند چگونه وسیلهای قرار بدهد. اگر تمام دلتان را متوجه خدا بكنید، خدایتعالی آن وسیلهای كه مناسب باشد نه به تو فشار بیاید، نه آبرویت برود و نه تو را ناراحت كند، برایت تهیه میكند، " اِعْبُدُوا اللَّهَ " بندگی خدا را بكنید، " مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَیرُهُ "، خدای دیگری غیر از خدای واحد، آن خدایی كه خاندان عصمتوطهارت علیهمالسلام برای ما منظور كردهاند و وصف نمودهاند، نخواهید داشت. " هُوَ أَنشَأَكُمْ مِنْ الْأَرْضِ "، در روی زمین آن خدا شما را بوجود آورده، همان كه بوجود آورده همان میتواند شمارا نگهداریتان كند، حفظتان كند، هر چه میخواهید به شما بدهد، تمام قدرت در دست اوست، قدرتهای پوشالی از شخصیتهای اوّل دنیا گرفته تا قدرتی كه در بازوی تو هست، برای خداست. لاحول و لاقوة الاّ باللّه العلی العظیم.
۴- دنیا جلسه امتحان است اما ابتدا باید آنرا آباد کرد
قدرتی هم كه خدا به شما داده در مرحلهی اوّل، خودتان خانهی خودتان را بسازید. یك عدّه بچّهها از دبیرستان تحصیلاتشان تمام شده بود، اینها را فرستادند كلاسِ امتحان را مرتّب كنند. كلاس امتحان مرتّب باید باشد. صندلیها به هم ریخته! اگر یك دانشآموزی وارد این كلاس امتحان شد نتوانست جای معینی بنشیند، استراحتی داشته باشد، فكرش به این باشد كه من این صندلی كه به پهلو افتاده چطور رویش بنشینم؟ اوّل كاری كه ما افراد بشر در این جلسهی امتحان دنیا داریم این است كه این دنیا را آبادش كنیم. امّا نه، آنقدر دنیا را آباد كنیم كه از اصل جلسهی امتحان بمانیم. یك قدری صندلیها را مرتب كن، یك قدری اگر كثیف است، بو میدهد، حواس دیگران را پرت میكند، اینها را تمیز كن، مهلت هم داری، یك مقداری به شما مهلت دادهاند كه دنیایتان را آباد كنید. " مِنَ الأَرضِ وَاستَعمَرَكُم "، این دنیایتان را بسازید، حالا میخواهید قبل از تكلیف بسازید چه بهتر. اگر بعدش در ضمن امتحان دادن میسازید، صندلیت یك قدری كج است، یك قدری خودت را بكِش این طرف، صندلی را راست بكن، امتحانت را بده. اصل امتحان دادن است. در این دنیا اصل آن است كه خدا تعیین كرده. " خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیاةَ لِیبْلُوَكُمْ أَیكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا " (ملك/۲) حتی خدایتعالی آن جلسهی امتحان را مرتب كردنش را جزء امتحان شما قرار داده. گفته هر كس بهتر مثلاً جلسه امتحان را مرتب كرد ما به او یكی دو نمره اضافه میدهیم. هر كس زندگی مرتبی برای خودش و زن و بچهاش به فكر بود و آنها را در رفاه قرار داد، نه تنها آنها را، به عنوان مستحب النفقه یعنی از باب استحباب شما صندلیهای اطراف جلسهای كه نشستهاید، اطراف خودتان را كه نشستهاید تا جایی كه دستتان میرسد مرتب میكنید كه دیگران به زحمت نیفتند. " مِنَ الأَرضِ وَاستَعمَرَكُم " ، خانهتان را مرتب كنید، زندگیتان را مرتب كنید، همهی فكرتان را هم به این زندگی ندهید. اگر میخواهید این زندگی برایتان ثوابی داشته باشد و این زندگی برایتان مفید باشد و در امتحانتان مؤثر باشد، برای خدا " اُعْبُدُوا اللَّهَ "، ببینید اول میفرماید: " اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَیرُهُ هُوَ أَنشَأَكُمْ "، بعد " وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِیهَا "، خودتان را آماده كنید برای اینكه زندگیتان را مرتب كنید.
۵- خدا ر ا داشته باشید در ضمن دنیایتان را هم اداره كنید
آقایان بعضی از مطالب گاهی نمیخواهم خیلی داغ با آن برخورد كنم و با آن صحبت كنم، ما آن وقتهایی كه با اولیای خدا یك روابطی داشتیم آنها چون یكی دو تا شاگرد بیشتر نداشتند، خیلی قاطعانه با ما صحبت میكردند. ولی حالا چون جمعیت زیاد شده- الحمدللّه نزدیك ظهور است- باید امیدوار باشیم كه همهمان برویم به طرف خدایتعالی و امام زمان ارواحنافداه با ملایمت بیشتری برخورد میكنیم، امّا نتیجه خیلی بد شده، زندگیهایتان باید دقیقاً طبق زندگیهای اولیای خدا باشد. باز آن كه در ذهنتان دیگران فرو كردهاند كه اولیاء خدا یك حصیر زیر پایشان هست، زن ندارند، فرزند ندارند، زندگی كثیفی دارند! و اگر یك چنین فردی را ببینید فكر میكنید این واقعاً تارك دنیاست! این طور نه. همه چیز داشته باشید، زندگی خوبی هم داشته باشید، دیگر به قول معروف كاسه داغتر از آش كه نمیشود! كاسه از آش داغتر ما شدهایم كه میگوییم این چطور زاهدی است كه خانه دارد، زن دارد، زندگی دارد؟ این با زهد سازش ندارد! اگر اینطوری باشد پیغمبراكرم صلیاللهعلیهوآله جزء زهاد نبود! برای اینكه نُه تا زن را نگهداری و رفاه برای آنها فراهم كردن با حصیر و با آن برنامهها اصلاً مناسب نیست. انسان باید مرد باشد. زنهایی هم كه سالك الی اللّهاند باید مرد باشند. در یكی از آیات قرآن وقتی كه درباره پیغمبراكرم و امامحسن و امامحسین و علیبنابیطالب و فاطمهیزهرا علیهمالسلام صحبت میكند، میفرماید: " رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ " (نور/۳۷) رجال میگوید، مرد باشید به همین اصطلاحی كه ما داریم، به همین اصطلاح مرد باشید، به همان اصطلاح قرآن مرد باشید، لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ، باصطلاح كلاس را مرتّب كردن منافاتِ با یاد خدا نداشته باشد، شما را دنیا نگیرد. شما را خدا بگیرد و در ضمن دنیایتان را هم اداره كنید. خدایتعالی در قرآن میفرماید كه: " قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّیبَاتِ مِنْ الرِّزْقِ " (اعراف/۳۲)، بگو ای پیغمبر چه كسی زینتی كه خدا خارج كرده، خلق كرده برای بندگانش بر شما حرام كرده؟ زینت داشته باشید، ماشین داشته باشید، خانه داشته باشید، همه چیز داشته باشید، میگویید از كجا آقا؟! من به شما میگویم: " اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیهِ یرْسِلْ السَّمَاءَ عَلَیكُمْ مِدْرَارًا " (هود/۵۲) " یرْسِلْ السَّمَاءَ "، آسمان را خدا بر سر شما فرود میآورد. دائماً هم میآورد. این راهش است. ما كه تجربه كردیم نشد! خاك بر سرت كه كلام خدا را تجربه میكنی! اگر یك طبیب حاذقی یك دردی تو داشته باشی، به تو بگوید این قرص را بخور، دو سه دفعه بخوری به عنوان تجربه، او بدش میآید. میگوید خاك بر سرت! تو تجربه میكنی كلام خدا را؟!
۶- استغفار و توبه و برکات آنها
" اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ "، شما از پروردگارتان طلب بخشش كنید. همه بدبختیها به خاطر ضعف و عقبافتادگیها و معصیتها و بدیهایی هست كه ما میكنیم. استغفار كنید، " ثُمَّ تُوبُوا إِلَیهِ "، بعد هم توبه كنید، برگردید به طرف خدا. ما كه دیشب تا صبح ده هزار مرتبه گفتیم " استغفر الله ربی و اتوب الیه "، صبح یك قرِان گیرمان نیامد! بله! تو مسلمان نیستی! تو دین نداری! والاّ با یك مرتبه " استغفر اللّه ربی و اتوب الیه "، باید معتقد باشی، میگویید: نشد! میگویم معتقد نبودید. باید معتقد باشی كه خدایتعالی در حسابت آن قدر پول ریخته كه اگر از آسمان پول بریزند این قدر نمیشود. یك مقدارش را در این دنیا، در این جلسه امتحان به تو میدهند، یك مقدارش را هم نگه میدارند برای زندگی ابدیت. در جلسه امتحان نشستهای، ششدانگ حواست به امتحانت است. اگر یك كسی بیاید بدهیاش را به تو بدهد، میگویی آقا الان وقتش نیست! حواسم پرت میشود، دنیا اینطوری است. نگو پس چرا نمیشود؟ ما همهی اعتقادمان به پول است و مال است و زندگی راحت و همه چیز. و نمیرویم هم دنبالش، " اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیهِ یرْسِلْ السَّمَاءَ عَلَیكُمْ مِدْرَارًا، وَیمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ " (نوح/۱۲) در همین دنیا خدا میفرماید: به شما مدد میدهد، هم فرزنددار میشوی، هم مال و پول و زندگی خوبی خواهی داشت، اگر هم نداد، نداد! حالا هر كس پول ندارد، زندگی ندارد، نگویید كه این معلوم است به خدا توكل ندارد؛ نه! یك روزی میشود در قیامت، روایت داریم كه یك بندهی خدا میبیند آن قدر در مقابل آن ندادن به او میدهند كه میگوید خدایا همان را چرا دادی به من؟! مثلاً یك قرِان به تو داده- حالا ما یك قرِانی هنوز در ذهنمان هست شما دیگر در ذهنتان نیست، ولی در عین حال واحد پول ایران ریال است- یك قرِان به تو میدهند، میگویند حالا پول داشته باش، در جیبت باشد، بقیهاش را میریزیم به حسابت. اعتقاد پیدا كنید، خدایتعالی این كار را میكند. مردم صالح، یعنی آنهایی كه تابع حضرت صالح بودند اینها دستوراتی از حضرت صالح به وسیله الهام یا وحی پروردگار رسیده كه یكی اینكه زندگیتان را تأمین كنید، دنیایتان را آباد كنید، بعد هم " فَاسْتَغْفِرُوهُ "، استغفار كنید، " ثُمَّ تُوبُوا إِلَیهِ "، بعد هم توبه كنید، خدای تعالی كه پروردگار ماست " قَرِیبٌ مُجِیبٌ " (هود/۶۱) هم نزدیك است، هم جواب میدهد. ما نه نزدیكی خدا را احساس میكنیم نه جواب دادنش را، خدایتعالی آن قدر نزدیك است كه از رگ گردن به ما نزدیكتر است. جواب پروردگار هم قبل از اینكه ما سؤال بكنیم گاهی جواب میدهد، در ماه رجب گذشته شاید خواندید دیگر- در نمازهای جماعت خوانده میشود- " یا مَنْ یُعْطى مَنْ سَئَلَهُ، یا مَنْ یُعْطى مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ. تَحَنُنّاً مِنْهُ وَ رَحْمَهً "، ما سؤال نكردیم، شما سؤال كرده بودی كه دوتا چشم بینای خوب به تو بدهند؟ دادند. و همینطور.
۷- از سرزنش افراد از سركوفت زدنِ افراد نترسید
این قوم صالح بود كه مطالبش را شنیدید، آنها در جواب چه گفتند؟ از سرزنش افراد، از سركوفت زدنِ افراد، از اینها نترسید، بگذارید بگویند، هر چه بگویند به نفع شماست. اگر با یكی دعوا كردی دیدی او فحش داد شما فحش نده. چون تو و او با هم مساوی میشوید، میگویید: من بد كنم و تو بد مكافات كنی، پس فرق میان من و تو چیست؟ بگو. و اگر كه نه؛ توانستید با هم خوب زندگی كنید كه چه بهتر. پیغمبرانِ با آن عظمت را به آنها فحش میدادند! گفتند: " یا صَالِحُ قَدْ كُنتَ فِینَا مَرْجُوًّا " (هود/۶۲)، ما به تو امید داشتیم! حالا این چه كاری است كه تو میكنی؟ امیدوار بودیم به تو. تو یك آدم به دردخوری بودی! ما میخواهیم همان راهی كه پدرانمان عبادت كردند ما هم بكنیم. آقایان فكر نكنید آنها بُت را چون آبائشان عبادت میكردند حالا اینها هم عبادت میكردند. هر كاری كه مورد پسند خدا و پیغمبر نباشد و جزء دستورات نباشد و رسم شده باشد و از آباء و اجدادمان، از گذشتگانمان به ما رسیده باشد، اینها در همین برنامه هستند. حضرت صالح چون مردمش یك مردمی بودند كه در مقابلشان میتوانست حرف بزند برایشان دلیل، بینات آورد تا آنها را قانع كرد.
۸- اذیت حضرت لوط از جانب قومش
امّا " وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطًا سِیءَ بِهِمْ " (هود/۷۷)، اگر الان بر شما یك مَلكی نازل بشود، به صورت یك انسانی بیاید جلویتان بنشیند، شما ناراحت میشوید؟ خیلی هم خوشحال میشوید. امّا حضرت لوط ناراحت شد! با یك قیافهای هم آمدهاند كه- قومش را میشناسد- آنها اذیت میكنند اینها را. خودش گفت كه " هَذَا یوْمٌ عَصِیبٌ "، (هود/۷۷) روز بسیار سختی خواهد بود! این چه مهمانی است كه برای من آمده؟! " وَجَاء قَوْمُهُ یُهْرَعُونَ إِلَیهِ وَمِنْ قَبْلُ كَانُوا یعْمَلُونَ السَّیئَاتِ "(هود/۷۸)- این جمله را من در برداشتم اشاره كردهام- گناهان كوچك را نكنید. مكروهات را حتّی ترك كنید. آدم كارهای بد را اگر كرد به كارهای بدِ بدتری میرسد. وقتی كه ابُهّت پروردگار از نظرش رفت، دیگر به گناهانی میرسد كه اصلاً قابل تحمل نیست. ببینید خدایتعالی در اینجا میفرماید كه " وَمِنْ قَبْلُ كَانُوا یعْمَلُونَ السَّیئَاتِ "، این قوم لوط قبل اینها كارهای بد میكردند. سیئه میكردند، سیئات غالباً به گناهان صغیره گفته میشود، چون در آن آیه میفرماید: " إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَیئَاتِكُمْ " (نساء/۳۱) اگر شما گناهان كبیره نكنید ما گناهان صغیره را خودمان جبران میكنیم. همهی مفسرین سیئات را به عنوان گناه صغیره بیان كردهاند. اینها " وَمِنْ قَبْلُ كَانُوا یعْمَلُونَ السَّیئَاتِ "، كارهای بد میكردند، دروغ میگفتند؛-حالا دروغ گفتن از گناهان كبیره است- نه! مثلاً شوخی دروغ میگفتند.اجمالاً یك كارهایی كه خدا را منظور نمیكردند در كارهایشان. هوای نفسشان را منظور میكردند. ببینید چقدر دقیق است، اگر میخواهید قدم به طرف خدا بردارید همان وقتی كه كارهای بد میكنید و اهمیت نمیدهید، بدانید كه راهتان را كج كردهاید. به طرف خدا دیگر نمیروید. " قَالَ یا قَوْمِ هَؤُلَاءِ بَنَاتِی "، اینجاست كه واقعاً بالاترین مصیبت است، یك مصیبت بسیار بزرگی است، یك آدم معصیتكار مسلمان هیچ وقت حاضر نیست دخترهایش را بگذارد در اختیار مردهای هرزه كه " یعْمَلُونَ السَّیئَاتِ ". متدینش به طریق اولی! آنهایی كه سالك الی اللّهاند، من گاهی یك زنی میآید میگوید شوهرم با اینكه در راه است به من میگوید كه تو صورتت را باز بگذار وقتی با من راه میروی! من اگر بشناسم او را دیگر نمیپذیرمش. این به درد سیر الی اللّه نمیخورد. این قدر آدم بیغیرت؟! كه او صورتش را میگیرد تو میگویی صورتت را باز بگذار؟! تا چه برسد كه پیغمبری- ببینید چقدر فشار آمده روی این پیغمبر- آنقدر فشار آمده كه میگوید: " یا قَوْمِ هَؤُلَاءِ بَنَاتِی "، بنات به دختر میگویند، " هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ "، این پاكتر است. پاكیزهتر است. برای شما بهتر است. " فَاتَّقُوا اللَّهَ "، از خدا بترسید، " وَلَا تُخْزُونِی فِی ضَیفِی "، دو تا مهمان برای من آمده، این طور من را در مقابل اینها شرمنده نكنید. من رهبر شما باید باشم. " أَلَیسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِیدٌ " (هود/۷۸) یك مرد در شما پیدا نمیشود كه به من كمك بدهد؟ تا من بتوانم جلوی شما در بیایم، آنها در جواب میگویند: میدانی كه ما چه میخواهیم!
۹- نکاتی راجع به مساله حجاب و امر به آن
آقا؛ هوای نفس، در مقابل پیغمبر انسان را نگه میدارد، در مقابل حضرت سیدالشهداء علیهالسلام، در مقابل شمر، حضرت سیدالشهداء علیهالسلام ، حضرت ابوالفضل علیهالسلام صحبت میكردند؛این حرفها را بگذارید كنار! افرادی هستند كه وقتی كه انسان امر به معروفشان میكند با ملایمت، با محبّت، آقا این حرفها را بگذار برو به مادر و خواهر خودت بگو! زن بیحجاب آمده در جامعه، در حرم حضرت رضا علیهالسلام به او میگویم یك قدری آن موهایت را بپوشان، چون آقایان این را ترویج كنید بگویید به همه كه قدر مسلّم از حجاب زن كه حتماً باید پوشیده بشود، موی سر زن است، چون زینت زن است. و صریح چند آیه از قرآن است كه " وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ " (نور/۳۱) یك لاخ مویش هم نباید دیده بشود. این را بگویید. این حجابهایی كه غیر از این باشد به درد نمیخورد. مویت را بپوشان! خدا رحمت كند مرحوم آیتاللّه حكیم رضواناللّهتعالیعلیه من در نجف بودم، ایشان پسرهایشان- پسرهایشان را دیدید بعد از ایشان هر كدام از آیات شیعه شدند- اینها را من یادم است آن موقع سنشان كم بود، نه سنّشان كم بود بچه باشند، نه! مثلاً بیست و پنج ساله، سی ساله؛ اینها را وادار میكرد بروید در حرم به زنها بگویید " غطّی شَعرك ". یعنی مویت را بپوشان. و من میدیدم میگفتند. مو باید پوشیده بشود، واجب است.
۱۰- حجاب یعنی پرچم اسلام
و یك مطلبی هم دربارهی حجاب زن من گفتهام كه در مجالس هنوز نگفتهام كه فكر نكنید تنها پوشش مو هست از نامحرم؛حجاب یعنی پرچم اسلام. این را دقت داشته باشید. در یك فیلمی اگر ببینید یك زنی كه بازی میكند حجاب دارد، میگویید این فیلم را مسلمانها ساختهاند، اگر در یك جامعهای ببینید كه یك عدّه زن باحجاب هست چون حجاب مخصوص اسلام است، میگویید اینجا مسلمان زندگی میكند، پرچم اسلام است، انشاءالله خانمها پرچمدار اسلام باشند و حجابشان را حفظ كنند كه هر چه این پرچم را محكمتر دیدید یك زن گرفته بدانید مسلمانتر، و مردم آن حدود هم مسلمانتر، حتی مردهایش و هر جایی كه دیدید این پرچم را سُست گرفتهاند، به اجبار دستشان گرفتهاند، بدانید آنها یا مسلمان نیستند و یا مسلمانان ضعیفی هستند، این یك مطلب تازهای هست! نه اینكه حجاب تنها برای پوشیدن از مرد باشد. والاّ این پرچم اسلام را وقتی كه زنی میخواهد نماز بخواند در اتاق تنها، باید بردارد. دقیق! پرچم اسلام است. رویش فكر كنید. یك مطلب خیلی مهمی است. شاید هم جایی ننوشته باشند، ولی این هست. یك مرد حاضر نمیشود كه زنش را مردهای نامحرم ببینند- این هم هست- تا چه برسد به اینكه بگوید، این دخترهای من برای شما پاكتر است. شما نگذارید اینطوری بشوید كه اگر اینها یك قدری كوتاه میآمدند،صبح فردای آن روز، به آن وضع مبتلا نمیشدند. یعنی شهر لوط وقتی كه بلند شد، زیر و رو كه شد، از همانجا همه رفتند در جهنم! -این را یقین بدانید- و همیشه هم معذّبند. برای یك هوای نفس! آقا؛ هوای نفس خیلی كار دست انسان میدهد.
۱۱- عذاب قوم لوط
" قَالَ لَوْ أَنَّ لِی بِكُمْ قُوَّةً "، من اگر قوّت میداشتم، یك زوری میداشتم همهی شما را از بین میبردم " أَوْ آوِی إِلَى رُكْنٍ شَدِیدٍ " (هود/۸۰) یا میتوانستم بمبی درست كنم بیاندازم در شما، ركن شدید- دیگر كلّی گفته- یك نارنجكی در شما پرت میكردم، یك مسلسلی میگرفتم همهتان را از بین میبردم، خدایتعالی هم كه حالا صبر دارد و میخواهد شما را امتحان كند؛ ولی خدا خودش كار خودش را كرد. به حضرت لوط گفتند تو و بچههایت و هر كس متعلق به تو است بروید صبح بیرون، الاّ زنت كه جزء آنهاست، حالا این زن چقدر احمق بوده! به جهت اینكه حالا مردی باشد، جزء آنها باشد، میگوییم یك چیزی، ولی زن جزء آنها باشد؟! حالا وقتی حركت كردند دارند میروند او را كه نمیتوانستند مخفی كنند. او هم حركت كرد. ولی خدا یك طوری زمین را بلند كرد كه از زیر پای او هم بلند شد! در بین اینها این را برد.
۱۲- خدا تر و خشک را باهم نمیسوزاند
فكر نكنید حالا یك نفری هر چه هم بد باشد در مردم خوب خودش را جا داده و منافقگری میكند این محفوظ است، نه! این حرف هم درست نیست، برای خدا درست نیست لااقل كه
آتش چو به نیستان فروزد ................ با هم تر و خشك را بسوزد،
نه! خدا، عادل است. تر و خشك را جدا میكند، خشك را جدا میكند. حضرت ابراهیم علیهالسلام را در دل آتش نگذاشت بسوزد- و این حرفها نیست- خدا قدرت دارد، یك نفری كه اهل عذاب است وسط جمعیتی كه همه از انبیاء باشند، او را برمیدارد میاندازد در جهنم.
۱۳- پیامهای انبیاء
"وَ إِلي مَدْيَنَ أَخاهُمْ شُعَيْباً " (اعراف/۸۵) خدایتعالی به سوی مدین- مدین جایی بوده كه حضرت موسی به آنجا پناهنده شده- مدین نسبتاً مردمش خوب بودند، همان جملاتِ حضرت صالح را باز خدایتعالی به حضرت شعیب میفرماید. ببینید این نكته را متوجه باشید كه تمام انبیاء یك حرف میزدند. منتها مبلغ باید نگاه بكند به كسانی كه پای صحبتش هستند، حرفهایی كه مناسب آنهاست بزند. مثل ضبط صوت نباشد كه هر چه ضبط شده همان را تحویل بدهد! نه؛ چند چیز است كه همهی انبیاء بر آن اتفاق دارند، یكی اینكه به خدا شرك نداشته باشید، و یكی دیگر هم اینكه بندگی خدا را بكنید، " یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَیرُهُ " ببینید عین جملهی حضرت صالح، منتها اینها كمفروشی میكردند. " وَلَا تَنقُصُوا الْمِكْیالَ وَالْمِیزَانَ " ، كیل و میزان، ترازو و كیل را اینها را كم نگذارید، كمفروشی نكنید، به ما هم میگویند. " إِنِّی أَرَاكُمْ بِخَیرٍ "، اگر این دو كار را نكنید من شما را به خوبی میبینم، " وَإِنِّی أَخَافُ عَلَیكُمْ عَذَابَ یوْمٍ مُحِیطٍ "، (هود/۷۴) اگر این كارها را انجام بدهید، نقص در مكیال و میزان داشته باشید، بندگی خدا را نكنید، من بر شما عذابی كه همه را احاطه میكند از آن عذاب برای شما میترسم ، " وَیا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِكْیالَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیائَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ "، (هود/۸۵) در زمین هم فساد نكنید.
۱۴- نمام را فاسق بدانید
عجیب است! بعضی از افراد میروند به بعضی نمّامی میكنند، این مطلب را من به شما عرض كنم كه اگر یك وقتی دیدید یك كسی آمده به شما میگوید كه آقا! فلانی پشت سر تو بد گفت، یا فلان عمل را انجام داد كه بر ضرر تو بود، این شخصی كه آمده نمامی میكند این را فاسق بدانید. یقیناً این فاسق است، آن شخص هم اگر فاسق بود به هر دویشان اطمینان نكنید، امّا اگر او تا حالا نزد تو عادل بوده، بگویید تو فاسق؛ او عادل. من هیچ وقت حرف فاسق را بر عادل ترجیح نمیدهم! تو دیگر از حالا پیش من فاسقی. اینطوری باشید. اگر غیر از این بودید راه صحیحِ صراط مستقیم را حركت نكردهاید. " وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ "، آن كسی هم كه نمامی میكند، او فسادگر است، این جزء مفسدین است، حالا مفسدین درجاتی دارند، یك مفسد هست كه باید كشت او را، تبعیدش كرد، باید او را مثلاً از بین برد. یك مفسد هم هست كه بین دو نفر را فساد كرده. " وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ "
۱۵- بقیه الله برای شما بهتر است
این جا یك جملهای از آنچه كه همهمان حفظیم و همهمان دوست داریم و به آن اهمیت میدهیم، الان به دیوار هم نوشته شده است و انشاءالله نیمهی شعبان پانزده روز دیگر نزدیك است، اینجا حضرت شعیب به مردمش گفت در آن زمان: " بقِیةُ اللَّهِ خَیرٌ لَكُمْ إِنْ كُنتُمْ مُؤْمِنِینَ "، آقا اگر امام زمان ارواحنافداه، بقیه خداست، بقیه خدا شامل خیلی چیزها میشود، ولی آن كه در رأسِ بقیةاللّه است آن حضرت ولیعصر ارواحنافداه است. باقیماندهی خدا، باقیماندهی از خدا، باقیماندهی از جانب پروردگار، این برای شما بهتر است، مشتری را نگه دارم یا امام زمان ارواحنافداه؟ كدام یكی بهتر است؟ زندگیم را نگه دارم یا امام زمان ارواحنافداه؟ كدام یكی بهتر است؟ آبرویم را نگه دارم یا امام زمان ارواحنافداه ؟ همهی اینها را میگوید: " بقِیةُ اللَّهِ خَیرٌ لَكُمْ إِنْ كُنتُمْ مُؤْمِنِینَ "، شرطش چیست؟ مؤمن. همین جا یك جلسه امتحانی هست، ایمان شما را میسنجند. ایمان شما را میسنجند. ببینند اگر آن خانهی مفصّلِ میلیاردها قیمت را از دست ندادی برای اینكه امام زمان ارواحنافداه راضی بشود، امام زمان ارواحنافداه خوشش بیاید، بدان نه! به این آیه عمل نكردی. " بقِیةُ اللَّهِ خَیرٌ لَكُمْ " را عمل نكردی. اگر گفتی هر چه من دارم مال تو آقا! بیا! من آن اتاق نشسته بودم، دعای ندبه را گوش میكردم،
۱۶- به دعای ندبه اهمیت بدهید
به دعای ندبه اهمیت بدهید آقایان، در هفته دو ساعت، ما كه مراعات شما را میكنیم، میگوییم جلسات دیگر زنهایتان نروند، زنها جلسات دیگر نداشته باشند برای اینكه به زندگیتان بیشتر برسند. اقلاً روز جمعه من در این اتاق نشسته بودم دیده میشد تكتك، افراد تازه وارد میشدند، وسط دعا، كمی زودتر بیایید این دعای ندبهای كه این سرباز امام زمان ارواحنافداه میخواند، چه اینجا، چه تهران، چه قم میخوانند، دیگر حضوری میخوانند، این سربازهای حضرت ولیعصر ارواحنافداه من امضاء میكنم كه اینها جزء یاران حضرت بقیةاللّهاند، من دیدم هر چه داشتهاند، دادهاند. با توجه. شما چكار داشتید؟ خانه یك قدری كار داشتیم. چكار داشتی آقا؟ بگو، رویش نمیشود بگوید چكار داشتم! یك روز صبح زودتر بلند شو. میترسم به زحمت بیفتید والاّ میگویم از اوّل دعای ندبه در را ببندند آنهایی كه اهلش نیستند نیایند دیگر، یعنی چه؟! دعای ندبه است، این مهمتر از تمام حرفهای من و امثال من و همه است. دعای ندبه! دعایی كه از اوّلش زمینهسازی میكند، دو سه صفحه زمینهسازی میكند برای اینكه اشك شما را در بیاورد، در فراق امام زمانتان، دیدهاید طرز خواندن هم همین طوری دستور دارند كه بخوانند ، از اول وارد میشود كه " مَا جَرَى بِهِ قَضَاؤُكَ فِي أَوْلِيَائِكَ "، جریانات اولیای خدا را، انبیاء را بیان میكند كه یكی در بهشت بود، یكی در بین مردم بود تا قومش غرق شدند، همان طور یكی یكی اینها را نقل میكند و بعد میآید به پیغمبراكرم صلیاللهعلیهوآله میرسد، بعد به علی بن ابیطالب علیهالسلام میرسد، بعد آنچه كه مربوط به خودمان است میرسد كه " أَیْنَ الْحَسَنُ أَیْنَ الْحُسَیْنُ؟ أَیْنَ أَبْناءُ الْحُسَیْنِ؟ "، اینها كجایند؟
۱۷- هر چه میتوانید نام امام زمان علیهالسلام را ترویج كنید
آخر ما هم امام باید داشته باشیم! تا میرسد به این بقیةاللّه، همین جمله. بقیةاللّه كجاست؟ خانهشان؟ بله! لابد یك جایی دارد كه زندگی بكند! تو چطور؟ ما هم اینجاییم! به همدیگر هم كه كاری نداریم! امام هم كه نمیخواهیم! خودمان الحمدللّه عقل كاملی داریم! به همین دلیل هم بدبخت و بیچارهایم! به همین دلیل هم هیچ چیز نمیفهمیم! یك عده اسم امام زمان ارواحنافداه را میبرند، یك عده هم مخالفند. خاك بر سر اینها! یك روزهایی بود در همین مجلس اسم امام زمان ارواحنافداه را میبردیم انگشتنما شده بودیم كه من گفتم كه اگر من را كنار دیوار بگذارند یك گلوله به خاطر امام زمان ارواحنافداه در مغزم بزنند شادترین ساعات من است. الحمدللّه، الان بعد از شاید بیست سال، بیست و پنج سال، -به بركت انقلاب هم بوده- مسجد جمكران، مثل دیشبی، مثل شب چهارشنبهای، میلیون جمعیت! یك وقتی- یك دوستی داریم همین هفته اتفاقا ذكر خیرش بود- یك شب جمعه بود من تنها بودم در مسجد، ایشان نصف شب دلش تنگ شده بود گفته بود فلانی تنهاست او هم بلند شده بود آمده بود، دو نفر بودیم تا صبح! حالا مسجد جمكران را در همین هوای گرم آنجا میلیون جمعیت، شب نیمهشعبان سال گذشته، سه میلیون جمعیت بود! نه آنجا تنها، همه جا نام مقدس امام زمان ارواحنافداه! هر چه میتوانید این نام را ترویج كنید، برای چه؟ برای اینكه " بقِیةُ اللَّهِ خَیرٌ لَكُمْ، بقِیةُ اللَّهِ خَیرٌ لَكُمْ إِنْ كُنتُمْ مُؤْمِنِینَ "،
۱۸- به امام زمان علیهالسلام متوسل شوید و به او ایمان داشته باشید
همین یك قسمتش را ما كم داریم. مؤمن نیستیم. ایمان نداریم. ایمانمان اگر شدید باشد باور كنید شب نیمهی شعبان، شب جمعه كه متعلق به امام عصر ارواحنافداه است، یك كاری انجام میدهیم. بالاخره یك ساعتی به امام زمان ارواحنافداه شب جمعه میرسد، احیاء شب نیمهی شعبان؛ اقلاً در دورهی سال چند شب احیاء گرفتن، سه شب شبهای احیاء را داریم برای شب قدر، یك شب هم شب نیمهشعبان میشود، حالا بیدار باشیم چه كار كنیم؟ بگوییم بخندیم؟! اندازه عقلت كار بكن! عقلت میگوید جُك بگو بخند؟! همین اندازه؟! بچهها هم بالاخره میخندند. عقلت میگوید بگو یا صاحبالزمان، یا بقیةاللّه من زیر سایهی شما هستم، در پناه شما هستم، من را از شرّ شیطان حفظ كن، من را از شر دشمنانت حفظ كن، بگذار زندگی را طوری انجام بدهیم كه زیر سایهی تو باشیم؛ این هم یك عقل است. یك ایمان است. ایمانی است كه تمام توجّهش به آن وجود مقدس است. اگر تمام دنیا مال او بشود بگویند در راه امام زمان ارواحنافداه بده، میگوید: " بقِیةُ اللَّهِ خَیرٌ لَكُمْ "، این جمله از قرآن را هیچ اشكال ندارد كه ذكر خودتان بكنید. ورد خودتان قرار بدهید. بگویید " بقِیةُ اللَّهِ خَیرٌ لَكُمْ ". به خودتان بگویید. " بقِیةُ اللَّهِ خَیرٌ لَكُمْ "، نمیگوید: " خودِ خدا خَیرٌ لَكُمْ ". آن هم هست، ولی حالا آنچه كه در بین ما خدایتعالی فرستاده كه ما با آن بتوانیم انس صد درصد بگیریم، حضرت بقیةاللّه ارواحنافداه است. " خَیرٌ لَكُمْ،
۱۹- آمادگی برای ماه مبارک رمضان در ماه شعبان
نیمهی شعبان نزدیك است، یك ماه شعبانی خدا سر ماه رمضان قرار داده كه من واقعاً گاهی میبینم- نه با این چشم- كه كسانی كه میخواهند به این مهمانی پروردگار وارد بشوند، " قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْكُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَكَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ ". میخواهند وارد این سفرهخانه، و این مهمانی بشوند، آنهایی كه لباس ندارند از حالا به فكرش باشند. فردا شب، شب میلاد حضرت ابیعبداللّه الحسین علیهالسلام، یك لباس خوبی بگویید آقا برایتان بدوزد، " وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَیرٌ " (اعراف/۲۶) این هم خیر است. آن هم خیر است. " بقِیةُ اللَّهِ خَیرٌ لَكُمْ "، یك لباس تقوایی بپوشید، لباسی كه حضرت سیدالشهداء علیهالسلام میخواهد بدوزد برای شما، مدل لباس خودش هست. صبر و استقامت و باصطلاح شهادت و دادن همه چیز در راه خدا كه " بقِیةُ اللَّهِ خَیرٌ لَكُمْ ". حضرت ابوالفضل، حضرت امام سجّاد علیهماالسلام، همهی این سه دست لباس را در مهمانی پروردگار بپوشید. حضرت اباالفضلالعباس علیهالسلام چه لباسی میتواند بدوزد برای ما؟ لباسی كه خودش دارد. و آن وفاداری است، باوفا بودن، آنچنان باوفاست كه وقتی آب كف دستش هست، آقا خیلی عجیب است، آدم، لبتشنهترین باشد، آب هم در دستش باشد، " فذكر عطش الحسین "! چقدر وفا میخواهد! این وفا را، این لباس وفا را كه همان لباس تقوا است این هم یك دست سفارش بدهید به حضرت ابوالفضل علیهالسلام، كه هیچ مانعی ندارد امشب با همین بیان، چون خدا خودش این بیان را در قرآن فرموده، یا اباعبداللّه! آقا ! یك دست لباس لطف كنید، از بهشت لطف كنید، شما خودتان خیاطید، درست است خیاط روح ما هستید، ولی یك دست لباس از بهشت به من لطف كنید. لباسی كه خودتان تنتان است. از همان پارچه، به حضرت ابوالفضل علیهالسلام هم بگویید، متوجه باشید، به حضرت امام سجّاد علیهالسلام هم بگویید، عجیب تنظیم كرده است این تولدها را پروردگار متعال! این سه دست لباس، سه نوع لباس است كه همهاش برمیگردد به لباس التقوی. به حضرت امام سجاد علیهالسلام بگویید كه آقا یك لباسی كه من مربّی باشم، یك لباسی كه من بندهی خدا باشم، یك لباسی كه من با آن مأنوس با پروردگار باشم، شما هم برای من لطف كنید. این دستوراتی كه من میدهم فكر نكنید كه من تشبیه میكنم، نه همین را بگویید، همین عرایض را انجام بدهید. امّا لباسی كه حضرت بقیةاللّه ارواحنافداه دارد، روی لباسهایتان باید بپوشید. آنها را زیر بپوشید، این لباس مثل یك عباست كه باید بیندازید روی لباسهایتان. آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری آقا. مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی یك توسلی دارد كه در آن دعای توسل " أللّهمَّ صلِّ وَ سَلِّم، وَ زِد وَ بارِک، عَلی صاحبِ "، صاحب یعنی دارنده. این لباس را دارد. دارندهی آنچه پیغمبر صلیاللهعلیهوآله داشت. دارندهی آنچه علیبنابیطالب علیهالسلام داشت. دارندهی آنچه فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها داشت. همین طور میآید جلو تا میرسد به امام عسكری علیهالسلام، از همان لباسها، از همین پارچه، از همین مدل، از همین وضع برای من هم لباس بدوزید! این لباسها را قبلاً بپوشید. آن لباس را رویش. آن لباسی است كه از دور كه وارد آن مهمانسرای الهی میشوید میبینید ملائكه ریختند دورتان، به خدا قسم چشم دلتان را باز كنید، میبینید ملائكه میریزند، یك شخصیتی مهمی دارد میآید كه لباسِ رویش لباس امام زمان ارواحنافداه است، لباس زیرش لباس امام سجاد علیهالسلام است، لباس حضرت ابوالفضلالعباس علیهالسلام است، لباس حضرت امام سیدالشهداء علیهالسلام است. خیلی مواظب باشید. ای كاش چشممان باز بود! ای كاش در این دنیای پر از حجاب نبودیم میدیدیم چه استقبالی میكنند. اول ماه رمضان، مغفرت میخواهید، این همهی سفره مال تو! رحمت میخواهی؟ بركت میخواهی؟ مال تو!
۲۰- برای تزکیه خودتان باید تلاش کنید
" بقِیةُ اللَّهِ خَیرٌ لَكُمْ إِنْ كُنتُمْ مُؤْمِنِینَ وَمَا أَنَا عَلَیكُمْ بِحَفِیظٍ " (هود/۸۶) یك جمله آخر، كه من حافظ شما نیستم. به پیغمبرشان میگفتند: ما اینجا نشستهایم، استراحت میكنیم. تو و خدا بروید مصر را فتح كنید! " إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ "(مائده/۲۴) یا، آقا برای ما دعا كن! ما اینطوری بشویم! نه؛ اینها كارهای خودت است. یعنی باید خودت انجام بدهی، من حواسم به شما نباید باشد. دوستان این را هم بدانید فرقی نمیكند انبیاء البته جای خودشان را دارند، آنها در عالم ذر امتحان دادهاند، خدا قبولشان كرده، امتحانشان را حتی قبول كرده و فرستاده برای اینكه اینها- باصطلاح- سرمربی باشند، اینها ممتحِن باشند، اینها باشند روی سر مردم، بحث دیگری دارند. امّا كار شیعیان علی بن ابیطالب علیهالسلام-كه شما باشید- گاهی مشكل است. هم باید خودتان امتحان بدهید، هم باید مواظب امتحان دیگران باشید. این را دیگر توقع نداشته باشید مثلاً جناب آقای معلم، جناب آقای گنجی، دوستانی كه به عنوان اسم استاد كه رویشان گذاشتهاید- استاد- برای اینكه خودتان كار نكنید، آنها به شما بگویند كار كن. خودتان باید كار كنید. انشاءالله جدّی باشید. میبینید پیغمبر خدا كه شعیب باشد-شعیب خیلی مقام دارد- مربی و معلم و استادِ پیغمبر اولوالعزم است، حضرت موسی وقتی آمد خدمت حضرت شعیب، حضرت شعیب گفت دیگر ناراحتیهایت تمام شد. و اینجا هشت سال یا ده سال باید بمانی تا تربیت بشوی. لذا یك استادِ حضرت موسی خضر است، یك استادش شعیب است. شعیب خیلی مقام دارد. او میتواند بگوید: " بقِیةُ اللَّهِ خَیرٌ لَكُمْ إِنْ كُنتُمْ مُؤْمِنِینَ "، در تمام انبیاء تنها كسی كه این كلام را گفته حضرت شعیب است در عین حال میگوید: " وَمَا أَنَا عَلَیكُمْ بِحَفِیظٍ " از من توقع نداشته باشید، من كاری بكنم كه شما راحت باشید. بلكه خدا مذمّت هم كرده والاّ تقریباً راست میگفتند، میتوانست خدا با حضرت موسی بروند مصر را فتح كنند و مرتبش كنند، اَمنش كنند، بعد آقایان تشریف بیاورند! ولی این دیگر امتحان نشد! این دیگر كار نشد! این استعمار، عمران و آبادی زمین نشد.
۲۱- تذکری به سالکین الی الله
امیدواریم همهمان از امروز كه روز اول شعبان است و روز جمعه است، متعلق به بقیةاللّه است و این آیه را هم میبینید تصادفاً آمده جلو. یعنی ما ترتیبی كه بخواهیم بنشینیم، این آیه را بیندازیم روز اول شعبان كه " بقِیةُ اللَّهِ خَیرٌ لَكُمْ " و این حرفها را بزنیم، این را نه میتوانیم جور بكنیم، نه میتوانیم تنظیم كنیم، خیلی هم كار لازم دارد. نمیشود تنظیمش كرد. من یك نفری تنها مینشینم اینها را مینویسم و دوستان هم محبّت میكنند و انشاءالله میخوانند و جدّاً عرض میكنم آنهایی كه برای این زحمات ما ارزش قائل نیستند- چون همین جا شنیدم، من در تهران و قم نشنیده بودم- میگویند بعضیها روز سهشنبه میآیند جزوه میخواهند از ما، روز جمعه نگرفته. آقا در این سه چهار روز چه كار میكردی؟! من گفتم آن دو سه روز دیگرش هم بدانید نمیخواند! همین طور میخواهد بگیرد لابد! حالا چه مرضی است؟! این مرض میشود دیگر. روز جمعه جلسه بیایید، مرتب باشید، منظم باشید، كارهایتان روی حساب باشد، تا ما هم تشویق بشویم انشاءالله بتوانیم بهتر خدمتگذارتان باشیم و اگر اینطوری نباشد واقعش این است كه انسان نمیتواند یك خدمتگزار حسابی باشد برای دوستان حضرت بقیةاللّه ارواحنافداه.
۲۲- روضه حضرت سید الشهدا علیهالسلام
حالا نمیدانم روضه بخوانم برایتان؟ " وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا " (احقاف/15) فهمیدید چه میگویم؟ ماشاءاللّه همهتان اهل فضل و فهم هستید. حضرت زهرا علیهاالسلام وقتی كه این فرزندش متولد شد، حالا خودش كه كوثر است و از همهی علوم اطلاع دارد كه كراهت- نه كراهت- یعنی ناراحتی دارد. آخر این بچه در این دنیا میآید، با این مردم روبرو میشود، خیرخواه مردم است، رحمة للعالمین است، همهی محبتش را بسیج كرده كه مردم راحت باشند، با آن وضع عطش در كنار دو نهر آب با لبهای تشنه شهیدش كنند! آمد خدمت رسولاكرم صلیاللهعلیهوآله، قنداقهی سیدالشهداء علیهالسلام را به دست رسول اكرم صلیاللهعلیهوآله داد، حضرت هم همین بیانات را، همین مطالب را تأیید فرمودند، فاطمهی زهرا گریه كرد. " حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا ". لاحول و لاقوة الاّ باللّه العلی العظیم. روز جمعه است، متعلق به امام عصر ارواحنافداه است، همه با توجّه؛
نسئلك اللّهم و ندعوك باعظم اسمائك و بمولانا صاحبالزمان یا اللّه! یا اللّه یا اللّه یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه، یا اللّه، یا اللّه، یا اللّه! خدایا به آبروی بقیةاللّه قسَمَت میدهیم فرجش را برسان. خدایا در این ماهی كه همهاش سرور و شادی است برای ما هم سرور و شادی فرج آن حضرت را قرار بده. خدایا این اعیادِ بزرگ را در این ماه برای ما مایه بركت و رحمت قرار بده. خدایا عیدی ما را فرج مولایمان قرار بده. پروردگارا گرفتاریهایمان برطرف بفرما. توفیق پیشرفت بیشتر در راه تزكیهی نفس به همهمان مرحمت بفرما، مرضهای روحیمان شفا عنایت بفرما. خدایا به آبروی امام عصر ارواحنافداه قسَمت میدهیم مریضهای بدنی، مریضهایی كه منظورند، الساعه لباس عافیت بپوشان. امواتمان غریق رحمت بفرما. همین طور كه نشستهاید سالگرد دختر جناب آقای خواجوی است. دختری كه در سن كم اهل تزكیهی نفس بود، و بحمداللّه در بهشتِ برزخی، بسیار در رفاه و آسایش است ولی برای اینكه هدیهای ما در سالگردش بفرستیم، همان جایی كه نشستهاید حتی در شهرها هم بخوانند. یك حمد و سه قل هو الله قرائت كنید. و عجل فی فرج مولانا.