درس هفتم توضیح آیات
مهر ۱۳, ۱۴۰۰درس نهم توضیح آیات
مهر ۱۳, ۱۴۰۰
درس هشتم توضیح آیات:
موضوعات اصلی: معارف - توضیح آیات
موضوعات فرعی ۱: ماه مبارک رمضان - آیه ۱۸۵ سوره بقره
موضوع فرعی ۲: شرایط و آداب ماه رمضان
تاریخ:
۲۹ شعبان المعظم ۱۴۲۵ هجری قمری
۲۴ مهر ۱۳۸۳ هجری شمسی
2004/10/15 میلادی
فهرست موضوعات:
۱- حقیقت و اهمیت ماه رمضان
۲- بندگی خدا و پرهیز از گناه، شرط مهمانی خداست
۳- حقیقت ماه رمضان و مراتب آن
۴- مهمانی و پذیراییهای عمومی الهی
۵- مهمانی و پذیراییهای خاص الهی
۶- جلسه خاص و پذیرایی خاص الخاص پروردگار
۷- آمادگی و آداب مهمانی ماه رمضان
۸- اهمیت نماز و نماز جماعت
گزارش کوتاه این درس:
حضرت استاد در این جلسه به مناسبت ماه مبارک رمضان به ایراد سخن پیرامون حقیقت این ماه و شرایط و آداب آن پرداختند.
ایشان ابتدا حقیقت ماه رمضان را ماه مهمانی و پذیرایی های الهی دانستند و فرمودند ماه رمضان ماه فقط روزه گرفتن نیست بلکه روزه گرفتن فقط یکی از آداب آن میباشد. و در ضمن به شرایط و مراتب و پذیرایی های مختلفی که خدای متعال از افراد مختلف به عمل می آورد اشاره فرمودند.
استاد پس از بیان مطالب لازم در خصوص ماه رمضان و اهمیت و عظمت آن در زمینه ایجاد آمادگی برای ورود به این مهمانی و بهره مندی از برکات آن مطلب لازم را بیان و مجلس خاتمه یافت.
اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
الحمدللّه و الصلوة و السلام علی رسول اللّه و علی آله آل اللّه لاسیما علی بقیةاللّه روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء و اللعنة الدّائمة علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین.
اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم، شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَینَاتٍ مِنْ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ (بقره/۱۸۵)
۱- حقیقت و اهمیت ماه رمضان
امیدوارم همهی ما در این ماهِ شعبان آن لباس تقوایی که از شرایطِ ورود به ضیافتاللّه هست پوشیده باشیم و ماه مبارک رمضان را آنقدر قدر بدانیم که بهره کافی و کاملی از آن برداریم. ماه مبارک رمضان، تنها ماهِ نخوردن و نیاشامیدن نیست. برای بعضی از افراد شاید وقتی که اسمِ ماه رمضان برده میشود بیشتر از هر چیز در ذهنشان روزهگرفتن و نخوردن و نیاشامیدن و امثال اینها تبادر کند. ولی اینها حقیقت ماه رمضان نیست. یکی از چیزهایی که در ماه رمضان برای شفافیت روح و شفافیت زندگی و شفافیت بندگی خدا انجام میشود روزه گرفتن است. خدایتعالی در قرآن میفرماید: کتِبَ عَلَیکمْ الصِّیامُ کمَا کتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکمْ (بقره/۱۸۳) برای شما هم روزه نوشته شده همانطوری که همهی ملل و همهی ادیان این برنامه را داشتهاند. در ماه مبارک رمضان که ماه ضیافتاللّه است باید فکرمان را چیزهای دیگری متوجّه خودش بکند. اگر شما را به میهمانی دعوت کردند و به شما گفتند مثلاً در آن میهمانی فلان کار را نکنید، جزء آداب آن میهمانی است، اگر کسی تمامِ ذهنش و بلکه گاهی قلبش محزون شد که چرا من نباید آن کار مخصوص را بکنم این شخص را یک فرد بسیار ضعیف، بسیار کم شرحصدر، بسیار محدود میدانند. ما اگر بخواهیم حقیقت ماه رمضان را بفهمیم همانطوری که اولیاء خدا میفهمیدند، باید از همین الان خوشحال باشیم، برای ما ماه رمضان باید بزرگترین عید باشد، تأخیرش که الان تمامِ ممالک عربی روزه هستند و ما هنوز ماه را ندیدهایم محزونمان کند که چرا دیرتر به این ماه پربرکت میرسیم، یا آخر ماه آن همه کوشش نکنیم -یعنی آن همه دلمان نخواسته باشد- که زودتر ماه رمضان تمام شود. این معنایش این است که یک افرادی در جامعه پیدا میشوند که به چیزهای جزئی، به چیزهای کماهمیت -ولو آن که شرط است از جانب پروردگار- بیشتر توجّه دارند. تمام روزه گرفتن و تمامِ صوم و صیام و هر چه که میخواهید اسمش را بگذارید؛ یک نخوردن است و نیاشامیدن است و بعضی از کارهایی که روزه را باطل میکند. این برای بعضی از اولیاء خدا آن قدر در دورهی سال فراوان است که گاهی دو ماه رجب و شعبان را روزه میگرفتند، افرادی را من میشناختم که دورهی سال را روزه میگرفتند. روزه گرفتن خیلی مسألهی مهمّی برای اهل تزکیهی نفس نیست. اگر هم نتوانستی روزه بگیری، فمن کان منکم مریضا او عَلَى سَفَرٍ (بقره/۱۸۴) اگر در مسافرت بودید یا مریض بودید، فَعِدَّةٌ مِنْ أَیامٍ أُخَرَ (بقره/۱۸۴) در یک زمان دیگری روزه را بگیرید، لازم نیست که حتماً در ماه مبارک رمضان باشد. بنابراین با این مقدّمه میخواستم عرض کنم که تمام فکرتان بر غذا نخوردن یا روزه گرفتن و یا نگرفتن نباشد. همهی مسأله در موضوع دیگری است. پیغمبراکرم در جمعهی آخر ماه شعبان که شاید مثل امروزی باشد از نظر ما، فرمود: دعیتم فیه الی ضیافت اللّه (مجلسی، بحارالانوار، ج۹۶، ص۱۵۷ و ۳۵۸)، دعوت شدهاید به مهمانی خدا، نه اینکه دعوت شدهاید به روزه گرفتن. کسانی که مریضاند، نمیتوانند روزه بگیرند، شاید آنها هم همان بهرهای را که روزهدارها دارند ببرند. بندگی خدا لازم است.
۲- بندگی خدا وپرهیز از گناه شرط مهمانی خداست
باید انسان خودش را در این ماه، بندهی خدا نشان بدهد؛ شرط میهمانی خداست، نمیشود که شما وارد یک میهمانی معمولی بشوید و میزبان را ناراحت کنید یا کارهایی که میزبان دوست دارد نکنید و بلکه کارهایی که او بدش میآید آنها را انجام بدهید. وارد شدن بر میهمانی خدا اهمیت دارد نه وارد شدن بر روزه گرفتن. کسی که روزه میگیرد شاید اینطور باشد که غذا نخوردنش یا غذا خوردنش، -اگر وظیفهاش خلاف آن است- از نظر پروردگار شدیدتر و سختتر و اهمیتش بیشتر از غیبت کردن باشد. شما -ببینید- غیبت را خدایتعالی در قرآن میفرماید که: أَیحِبُّ أَحَدُکمْ أَنْ یأْکلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیتًا (حجرات/۱۲) غیبتکردن را با یک خوردن غذا اکتفا نمیکند، با یک خوردن گوشت برادر مؤمن اکتفا نمیکند، میفرماید: گوشت او را بخورید بعد از آن که مرده باشد. شما ببینید این مسأله اهمیتش بیشتر است یا یک غذا خوردن حلالی که بسیار هم لذیذ است؟ از نظر پروردگار، اگر شما در روز ماه رمضان بدون هیچ عذری غذا خوردید، باید شصت روز -دو ماه پیدرپی- کفارهی این غذا خوردنتان را بدهید امّا اگر غذایتان این بود که در ماه رمضان گوشت برادر مؤمنتان را آن هم بعد از مردنش بخورید این خیلی بدتر از آن غذا خوردن است و اگر کفّارهای بنا بود داده شود شاید دهها برابر میخواست کفّاره بدهید. بنابراین خیلی باید کنترل کنید. صوم حقیقی یک مقدار باید در زبانتان، در گفتارتان، در معاصی دیگرتان تأثیر داشته باشد. حضرت مریم وقتی که از آن قسمت شرقی به طرف قومش آمد و فرزندش را در بغل گرفته بود گفت: نَذَرْتُ لِلرَّحْمَانِ صَوْمًا فَلَنْ أُکلِّمَ الْیوْمَ إِنسِیا (مریم/۲۶) من حرف نمیزنم، من صوم دارم، من روزه دارم، روزهی صمت دارم، یعنی باید امروز حرف نزنم. کوشش کنید اول کاری که بخصوص در این ماه مبارک میکنید؛ بخصوص غیبت نکنید، حرفهای متفرقه نزنید. تنها روز ماه رمضان را عرض نمیکنم، شبها شاید در این ماهی که در پیش داریم یک عدّه دوستان، اقوام، خویشاوندان به افطاری دعوتتان کنند - افطاری دادن و اجابت دعوتِ برادران و اقوام را کردن و به میهمانی رفتن بسیار کار خوبی است- امّا خدا نکند که بعد از افطار، جلسهی غیبت کردن و حرفهای لغو زدن و حرفهای مختلفی که موجب گناه است بزنید. مواظب باشید. اگر این چنین است بدانید که نه روزهتان قبول درگاه پروردگار است، نه به میهمانی رفتهاید و نه قیام شبتان ارزشی دارد. مواظبت کنید. حرفهایتان حکمتآمیز باشد. وقتی در جلسه نشستهاید طبعاً یک عده از اقوام هستند که آنها اهل تزکیهی نفس نیستند. شما کوشش کنید سخنانی حکمتآمیز برای آنها بگویید، حکمت از قلبتان به زبانتان جاری شود و دیگران را هدایت کنید. متوجّهشان کنید که تنها روزهی ماه مبارک رمضان مهم نیست؛
۳- حقیقت ماه رمضان و مراتب آن
آنچه در ماه رمضان مهم است ضیافتاللّه است، میهمانی خداست. شما میهمان خدا هستید. شرایط میهمان و شرایط میزبان چیست؟ تحقیق کردهاید یا خیر؟ اگر تحقیق نکردهاید تحقیق کنید. شرایطِ روزه گرفتنِ بدنیتان را تحقیق کردهاید؛ نباید غذا بخورید، اذان صبح را دقیق متوجّه هستید که چه ساعتی و چه دقیقهای هست که از آنجا باید امساک کنید، چه ساعتی اذان مغرب گفته میشود و میتوانید افطار کنید، چه چیزهایی روزه را باطل میکند؛ مثلاً غبار غلیظ به حلق و باطن وارد نکنید، امثال اینها که در رسالهها هست، اینها را میدانید، عمل هم میکنید. امّا شرایط اصلی چه هست؟ موضوع اصلی چه هست؟ چرا به او توجّه نمیکنیم؟ موضوع اصلی در ماه مبارک رمضان این است که امشب انشاءالله اگر ماه دیده شد و اگر ماه رمضان حلول کرد امشب شب اوّل ماه رمضان است یا اگر ثابت بشود امروز اول ماه رمضان است فرقی نمیکند، اوّل ماه رمضان قدم اولی است که به میهمانی خدا میگذارید؛ وارد آن تالاری میشوید که خدا سفرهی احسانش را پهن کرده است، جلوتر از همه و موفقتر از همه در این میزبانی و در این میهمانی اولیاء خدا هستند که در رأس آنها حضرت بقیةاللّه ارواحنافداه است، همه نشستهاند.
۴- مهمانی و پذیرایی های عمومی الهی
بدانید میهمانی خدا هم مراتبی دارد، یک مرتبهاش عام است؛ هر که روزه گرفته، هر که گناه نکرده، هر که تصمیم دارد که ترک گناه بکند و هر کس که ذائقهی خوردن این غذایی که پروردگار برای مردم تهیه کرده را دارد، این میزبانی و این میهمانی -از طرف پروردگار میزبان، از طرف شما میهمان- این میهمانی، میهمانی عام است، دَر را باز گذاشتهاند ، همهتان بیایید، همه استفاده کنید، چه برداشتی از اینجا دارید؟ برکت؟ نه! رحمت؟ نه! غذایی که به همه میدهند مغفرت است؛ مغفرت! گذشتهها را میبخشند. باید پاک وارد این مجلس بشوید. گناهانتان بخشیده میشود، پردهپوشی روی صفاترذیلهتان میشود. چون غَفَرَ به معنای پوشاندن است، دیگر به حسابتان، به رویتان نمیآورند که چقدر گناه کردهاید. در هر شبانهروزی هزار هزار نفر را خدا از این غذا عنایت میکند. در شب و روز جمعه در هر ساعتی هزار هزار نفر را خدایتعالی به آنها از این نعمت محبّت میکند. مغفرت؛ همه را میبخشد. بیایید میهمان من هستید! حالا بعضی از همین مردم نمیتوانند همین غذای عام را هم استفاده کنند! یعنی غفران پروردگار هست، این مغفرت هست، امّا همان شب اوّل مینشینند پای یک -مثلاً- غیبتی، گناهی، معصیتی، که باید بگوییم شیطان آن قدر لطف کرده که در بین ما آن قدر زیاد است که مفرّی از آن نداریم! مفرّی از آن نداریم. بعضیها ذائقه ندارند. حالا یک مریض خیلی کم ذائقه یا بیذائقهای آمده سر سفرهی با آن عظمت نشسته، امّا نمیتواند یک لقمه بخورد، نمیتواند استفاده بکند، این دیگر: گر گدا کاهل بُوَد تقصیر صاحبخانه چیست؟ ما یک ماه است به دوستانمان عرض میکنیم که لباس تقوا بپوشید، ذائقهتان را درست کنید. یک چیز اشتها آوری که مغفرت پروردگار که مهمترین غذای عام خداست و رحمانیت پروردگار شاملش میشود از این استفاده بکنید. بعضیها اصلاً به فکرش نیستند! آقا ما اگر نتوانستیم روزه بگیریم چه کنیم؟! چه کسی میتواند روزه بگیرد؟! هر کس که نتواند زبانش و گوشش و سایر اعضاء وجودش را تحت کنترل تقوا قرار بدهد این نمیتواند روزه بگیرد، از روزه گرفتن جز گرسنگی و تشنگی چیز دیگری نصیبش نمیشود. از این غذای عام همه باید استفاده کنند. فرض کنید سر آن سفرهی پرنعمت، شما میتوانید فقط نان خالی بخورید، خب بخورید! این نان لطف پروردگار است. اقلاً یک چیزی، مایهی برکت هم که شده بخورید، شفا پیدا کنید، شفای از گناه، شفای از معصیتکردن پیدا کنید. همین دیروز بود یکی دو نفر به من یک تکه نان دادند گفتند برای یک مریضی دعا بخوان تا آن مریض خوب بشود. این نان خالی هم گاهی انسان را شفا میدهد. شما نان خالی بیشتر میلتان نمیکشد از این سفره؛ استفاده کنید. بیشتر از مغفرت نمیتوانید از این سفره استفاده کنید، این را استفاده کنید تا شاید شفای روح پیدا کنید. از همین امشب باید دائماً به فکر استغفار باشید، وَأَنْ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیهِ یمَتِّعْکمْ مَتَاعًا حَسَنًا (هود/۳) آیاتی بود که در هفتههای گذشته خواندید؛ استغفار کنید، توبه کنید، تا خدایتعالی بهرههای خوبی نصیبتان کند. اگر آمدید در منزل یک طبیب حاذقی نشستید، فقط نان خالی خوردید، طبیب از شما میپرسد که چرا از غذاها استفاده نمیکنی؟ میگوید میل ندارم! اشتها ندارم! آن طبیب حاذق فوراً دست به کار میشود، چرا میهمان من بیاید سر این سفرهی پر نعمت من بنشیند و تنها نان خالی بخورد؟ تنها از مغفرت من استفاده کند؟ از برکت و رحمت من استفاده نکند؟ فوراً دست به کار میشود. آقا این قرص را بخور، آقا این دعا را بخوان – هر دو طرف را میگویم – آقا این آیات قرآن را تلاوت کن، آقا این شربت را بخور اشتهایت باز میشود. پس بنابراین؛ اول استغفار، بعد هم خواندن قرآن و دعاهایی که این شبها وارد شده، اینها مانند همان قرصهایی است که آن طبیبِ حاذقِ میزبان به مریضش که اشتها ندارد میدهد. کوشش کنید خودتان را نشان بدهید. نه اینکه بیایید دَم در، بگویید بابا! این چه سفرهای است انداخته؟! یک کوری را بیاورید وارد یک تالار پر نعمتی بکنید از شما میپرسد سفره کجاست؟! میآیید یک جایی او را مینشانید، دست میکشد میبیند یک بشقاب خالی بیشتر نیست، میگوید چه سفرهای است؟! آن طور کور نباشید. رحمت و مغفرت و برکت پروردگار را ببینیم، لمس کنیم، استفاده کنیم. از همین الان که دارد ماه مبارک رمضان میآید باید خوشحال باشیم که آن وعدههای الهی نزدیک شد، آن نعمتهای الهی، لااقل آن مغفرت پروردگار برای ما نزدیک شده، آن محبّت پروردگار برای ما نزدیک شده. یک عدّه از مغفرت استفاده میکنند. ما بیشتر از این از مردمِ خودمان تقاضا نداریم، شاید انتظار نداشته باشیم که استفاده کنند،
۵- مهمانی و پذیرایی های خاص الهی
امّا یک عدّه هستند که از رحمت خدا، از آن غذاهای لذیذ روحی در این ماه استفاده میکنند، نشستهاند؛ سفره پهن؛ نگاه میکنند ببینید امام عصر ارواحنافداه چه غذایی میخورد؟ شما هم از همان غذا میخورید. اگر سر سفرهای ببینید یک طبیب حاذقی نشسته یک غذاهای خاصی را میخورد، شما هم از همان غذاها میخورید. میگویید اینها برای من مفیدتر است. ولو اینکه هر چه خدا در این سفرهی ماه مبارک رمضان گذاشته همهاش مفید است، امّا مفید داریم و مفیدتر. یک سفرهای اینطوری. -همانطوری که در گذشتهها عرض کردم- رحمت پروردگار باز به عام و خاص و خاصالخاص بر میگردد. رحمتِ عام پروردگار همین است که رحمانیتش ایجاب میکند. رحمتِ خاص پروردگار چه هست؟ یک مقداری یقظه در شما پیدا شده، توبه کردهاید، مرحلهی استقامت را وارد شدهاید، خدایتعالی میفرماید: وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنَا (عنکبوت/۶۹) آنهایی که در راه ما جهاد میکنند، کوشش میکنند، مواظب همه چیز هستند، تقوا را انتخاب کردهاند ما دستشان را میگیریم، میآییم میگوییم آقا از این غذا بخور این خیلی پُرویتامین است، غذای بسیار خوبی است. خود صاحبخانه گاهی یک مهمانهایی را نمیشناسد یا آنها صاحبخانه را نمیشناسند، زیاد به آنها توجه نمیکند. امّا یک میهمان عزیزی که آن بالا نشسته؛ آقا از این غذا بخورید این غذا را خیلی با زحمت درست کردهام، لذیذ است، از این هم میل کنید. خدای عزیزمان در این ماه، رحمتِ خاصش را هم به یک عدّه عنایت میکند، به آنها میگوید که از چه غذایی بخور. تو هم در این شبها مثلاً زیارت امام عصر را میخوانی، تو هم دعای افتتاح را میخوانی، تو هم دعای ابوحمزهی ثمالی را میخوانی، یک عده هم هستند آنها هم میخوانند امّا آنها یک ذائقهای دارند. دعای ابوحمزه بسیار بزرگ است، در حالات بعضی از اولیاءخدا نوشتهاند که در قنوت نماز وترشان روی پا میایستادند و دعای ابوحمزه را هر شب میخواندند. آنجا که الهی لا تؤدّبنی بعقوبتک، خیلی حرف است، همین جملهی اوّل؛ خدایا من را با عقوبتت ادب نکن، با مهربانی ادب کن، ما باید ادب بشویم، با سیلی ما را ادب نکن، با کتک ما را ادب نکن، من اینقدر سر به راه باشم که من را بنشانی بگویی فلانی! این کار را بکن، عزیزم این کار را بکن؛ لا تؤدّبنی بعقوبتک، یک مهربانی خاصی به من داشتهباش، مرا هم مثل آن دوستت یک گوشهای بکش و بگو باید با من ارتباطت اینطور باشد. همانطور که اولیاء خدا دعای ابوحمزه را میخواندند، همانطوری که آنها با خدا مناجات میکردند. در دعای افتتاح شکر خدا را بکن، الحمدلله الذی کذا و کذا، آنقدر در این دعا الحمدللّه دارد؛ یعنی کرنش میکنم در مقابل پروردگار. دعای جوشن کبیر را شبهای مخصوص بخوان. چرا؟ برای اینکه نام خدا را ببری. یک مرتبه حضرت ابراهیم شنید یکی میگوید: سبّوحٌ قدّوس، گفت نصف از اموالم را هدیه به تو دادم! یک دفعه دیگر بگو! تو حالا میخواهی هزار اسم پروردگار را به زبان جاری کنی، خدا دوستت ندارد؟! انبیاء دوستت نباید داشته باشند؟ امّا گاهی میشود همین غذای تمیزِ خوبِ مخصوصِ کمالات روحیت را مخلوط میکنی. شب بیست و سوم ماه رمضان بود دیدم در مسجدی یک نفری دارد دعای جوشن کبیر میخواند و مدام اعلام میکند چند تا دیگر مانده! –چون بند بند است- و به مردم خبر خوش میدهد که دارد تمام میشود! و خودش هم پایش را روی پایش گردانده و گاهی هم یک پُکی به سیگار میزند! خوب این طور دعا خواندن معلوم است که یک کسی به آنها زور کرده که باید این دعا را بخوانی و واقعاً هم همینطور است، در خانه باشد نمیخواند، حالا در یک جمعی واقع شده و همه میگویند الغوث الغوث خلّصنی من النّار یا ربّ، یک آهنگی هم دارد، میخواند. این یک طور است. یک طور هم هست اینها را میخواند هر کلمهاش بدنش را میلرزاند. من یک وقتی خدمت مرحوم حاج ملاآقاجان گفتم معنی دیان چه هست؟ خدا میداند دیدم لرزید! چرا این سؤال را از من کردی؟ دیان یعنی بسیار دقیق جزادهنده. اگر شما در دادگاهی بخواهید محکوم باشید یک قاضی را معرفی کنند که خیلی دقیق است میترسید، مخصوصاً جنایتکار باشید. دیان. آن وقت هزار تا مانند این اسم، انسان بخواند و هیچ توجّه به آن نداشته باشد؟! دعاهای ماه رمضان؛ یا علی یا عظیم یا غفور یا رحیم انت الربّ العظیم، میبینید میگوید: یا غفور یا رحیم، ای کسی که هم نان داری سر سفرهات، هم غذاهای خوب داری. دعا کنید رحیمیت خدا شامل حالتان بشود.
۶- جلسه خاص و پذیرایی خاص الخاص پروردگار
از این بالاتر؛ علی بن ابیطالب را خدای تعالی در این ماه قرار داده، در ماه خودش. علی بن ابیطالب همنام خداست؛ خدا هم علی است، این وجود مقدّس هم علی است. علی بن ابیطالب در خانهی خدا متولّد شده، علی بن ابیطالب در خانهی خدا ضربت خورده، خیلی با خدا ارتباطش قوی است، اگر میخواهی به صلواتِ خدا که رحمت خاصالخاص خداست، بخصوص در شبهای احیاء موفق بشوی، متوسل به پیغمبراکرم باش، متوسل به علی بن ابیطالب در این ماه باش، متوسل به امام زمانت باش، هُوَ الَّذِی خدایتعالی آن کسی است که یصَلِّی عَلَیکمْ وَمَلَائِکتُهُ -صلوات رحمت خاصالخاص است- ملائکهاش هم کمک میکنند لِیخْرِجَکمْ مِنْ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ، (احزاب/۴۳) خدا صلوات برایتان میفرستد. این دیگر یک غذایی است که نصیب همه نمیشود. یک اتاق خاصی دارد. اگر بتوانید تا شبهای احیاء و شبقدر خودتان را به آن اتاق خاص برسانید، خیلی به خودتان خدمت کردهاید، خیلی کار کردهاید، خدا دیگر خودش میآید بالای سرتان پذیراییتان میکند، ملائکهاش را میفرستد پذیرائیتان میکنند، چرا؟ به خاطر اینکه وَلَنَبْلُوَنَّکمْ بِشَیءٍ مِنْ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنْ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرْ الصَّابِرِینَ (بقره/۱۵۵) صابرین را بشارت میدهد؛ صبر کردی، تو در میان این مردمی که همه گناه میکنند تو گناه نکردی، در میان این مردمی که همه توجّهشان به غیر خداست تو به خدا توجّه کردی، در میان این مردمی که روزه را جز گرسنگی و تشنگی چیزی ندیدند، تو همه چیز دیدی، سفرهی الهی را دیدی. تا رسیده به کلیددار بهشت، کلیددار بهشت علی بن ابیطالب است. شب نوزدهم برای آن حضرت اشک ریختی، اظهار محبّت کردی، شب بیست و یکم بر سر و صورت زدی، حالا که شب بیست و سوم شده بیا از این جلسهی خاص پروردگار استفاده کن، الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ، (بقره/۱۵۶) من به سوی خدا دارم میروم و مال خدا هستم. مال خدا بشوی، خیلی هست، ما خودمان وقتی در خودمان فکر میکنیم -ما مال شیطانیم یا مال خدا هستیم؟- اگر کارهایمان شیطانی است مال شیطانیم، اگر کارهایمان خدایی است مال خدا هستیم، حرکاتمان مال خداست، دیدارمان مال خداست، شنیدنمان مال خداست، همه چیزمان مال خداست، إِنَّا لِلَّهِ، کجا میروی؟ میرویم پیش آن کسی که ما مال او هستیم، إِلَیهِ رَاجِعُونَ، أُوْلَئِک عَلَیهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ، این دسته هستند که در آن اتاق خاص که پیغمبراکرم، اولاد پیغمبراکرم، امام زمان، یک سفرهی خاصّالخاصی پروردگار انداخته که همه را در آنجا جمع کرده، چون غذای این اتاق به ذائقهی دیگران سازگار نیست. کسی که دارای صبر باشد، کسی که خودش را مال خدا بداند، کسی که به سوی خدا حرکت کند، این میتواند، أُوْلَئِک عَلَیهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُوْلَئِک هُمْ الْمُهْتَدُونَ (بقره/۱۵۷). این راه و روش ماست، بیشتر به این مطالب فکر کنید.
۷- آمادگی و آداب مهمانی ماه رمضان
ماه رمضان دارد میآید. امشب انشاءالله همهمان نیت میهمانی پروردگار را بکنیم. دیر هم نشده، حالا یک مقداری به ما مردم ایران فرصت داده اند، لباسمان را باز یک بررسی بکنیم، لباس تقوایمان را یک بررسی دیگری بکنیم، اگر اشکالی دارد خودمان را تمیز کنیم، آینهای در مقابلمان قرار بدهیم، به دوستانمان بگوییم ببین، اگر عیبی در ما میبینی به ما بگو، من زود تا وقت است رفع کنم. وقتی وارد این مجلس میشوید هیچ مشکلی نداشته باشید. آداب مجلس را رعایت کنید. با کفش وارد مجلس نشوید. حضرت موسی میخواست به محضر پروردگار وارد بشود خدایتعالی فرمود: فَاخْلَعْ نَعْلَیک إِنَّک بِالْوَادِی الْمُقَدَّسِ طُوًى (طه/۱۲) شما هم فَاخْلَعْ نَعْلَیک إِنَّک بِالْوَادِی الْمُقَدَّسِ طُوًى؛ کفشهایتان را بِکنید، وارد این میهمانی بشوید، فرشهای بسیار قیمتی انداخته شده، خیلی پذیرایی عالی میخواهند از شما بکنند؛ که کفشهای ما همین محبّت دنیاست، محبّتهای دنیا را، محبّتهای فرزندان را، محبّتهای بیجای دوستان را، محبّتهای جاه و مقام و ریاستها را، اینها همه باید کنده بشود، هیچ نداشته باشید. پایت کثیف نمیشود اگر کفشت را بِکنی. کفش را جایی بپوش که همهاش مزبله است و کثافت است. اینجا کفشت را بکن. وقتی میخواهی وارد این مجلس بشوی، لباست که درست است، اوّل یک تعظیمی به صاحبخانه کن، آدابِ میهمانی را رعایت کن. صاحبخانه که هست؟ خودش را نمیبینی، ولی نمایندهاش، مظهرش هست، از همین امشب شروع کنید به اظهار ارادت به امام عصرتان که مظهر پروردگار است؛ که بحمداللّه امروز هم که روز جمعه بوده، روزِ آن حضرت است، اظهار ارادت کنید به نمایندهی میزبان، نمایندهی پروردگار. دیگر چه کار کنیم؟ دیگر رعایت حالِ دیگران را بکنید. نگو تو که مریضی چرا در این مجلس آمدی؟ وقّروا کبارکم، در همین خطبهی حضرت رسولاکرم در روز جمعهی آخر شعبان فرمود: وقّروا کبارکم، از بعضی از جاها یاد نگیرید که پسر باید همهی حرفهایش را به پدرش بزند و همهی توهینها را به پدرش بکند! دست پدرتان را ببوسید، بزرگترها را احترام کنید، توقیرشان کنید، یعنی برایشان ارزش قائل باشید، و ارحموا صغارکم، کوچکترها را مهربانی کنید، با مهربانی با آنها روبرو بشوید. دیگر چه کار باید در این ماه بکنیم؟ شبها برای عبادت با خدا خودتان را آماده کنید، نماز شب را حتماً در این ماه ترک نکنید، دعاهایی که در این شبها وارد شده به اندازهای که خسته نشوید بخوانید -واقعاً به یک مؤمن، گفتنِ اینکه دعا بخوانید خستگی برایتان نیاورد خیلی جای شرمندگی است! انسان باید هر چه دعا بخواند نشاطش بیشتر بشود. حالا،- خودتان را خسته نکنید. دیگر چه کنیم؟ قرآن. زمینهسازی کنید. یکی به من میگفت اول قرآن بخوانم بعد دعا بخوانم یا اوّل دعا بخوانم بعد قرآن؟ افراد فرق میکنند، ما اکثرمان اینطوریم: اوّل دعا بخوان بعد قرآن، خدا را به خودت متوجه کن، طوری کن که خدا با تو خوب حرف بزند. خیلی مواظب خودت باش. دعا بخوان تا تو با خدا صحبت کنی، قرآن بخوان تا خدا با تو صحبت کند. قرآن خواندن؛ انشاءالله در این ماه -حالا نمیدانم ترتیب جزوهها را چطور دادهاند- اگر جزوه به دستتان رسید که آن مختصر است بخوانید ولی اقلاً در شبانهروز یک جزء قرآن را بخوانید، همانطوری که بزرگان گذشتهی ما رسم کردهاند و بدانید که خدا دارد با شما صحبت میکند. حالا آن آدابی که ما در مجالس برپا میکنیم اینها به خاطر اهمیت اجتماعی است که باید آنهمه ادب را رعایت کرد، اگر میتوانید، همین آداب را رعایت کنید، اگر نمیتوانید، چهارزانو هم بنشینید مسألهای نیست و قرآنتان را بخوانید. یک جزء قرآن باید خوانده بشود.
۸- اهمیت نماز و نماز جماعت
انشاءالله کوشش کنید نمازهایتان را در این ماه لااقل دقیق اوّل وقت بخوانید. من گاهی با دوستان نشستهام صحبت میکنم، اوائل اذان خوب ما هم شهادت میدهیم، میشود با صحبت کردن با دوستان، ما هم قلباً شهادت بدهیم که اشهد ان لا اله الاّ اللّه، یا اشهد انّ محمّداً رسولاللّه، یا اشهد انّ علیاً ولی اللّه، اینها را میشود. امّا تا گفت حی علی الصلاة، من تا بتوانم از جایم بلند میشوم، شما هم انشاءالله از جایتان بلند بشوید، تا مؤذن خارج -نه داخل- که در خانه یا در مسجد که نشستهاید امام جماعت میگوید: حی علی الصلاة، آن را نمیگویم، نه! مؤذّن اعلانی؛ اذان اعلانی؛ حی علی الصلاة، بشتاب! اینجا دیگر دستور است، اینجا دیگر اگر کسی کوتاهی بکند معلوم است که بیتوجّه به خداست، خدا هم بیتوجّه به او خواهد شد، خدا خودش در قرآن فرموده: الْیوْمَ نَنسَاکمْ کمَا نَسِیتُمْ لِقَاءَ یوْمِکمْ هَذَا (جاثیه/۳۴) ما هم فراموشتان کردیم همانطور که شما ما را فراموش کردید. جزای کار شما همین است. اگر میخواهید خدا فراموشتان نکند، اگر میخواهید صورت از شما نگرداند، و لا تصرف عنّی وجهک اگر میخواهید خدایتعالی شما را از همهی مهمانها بیشتر احترام کند، تا گفتند حی علی الصلاة، مثل فنر باید بالا بپری، حرکت کن برای نماز، حالا اگر وضو نگرفتی وضویت را بگیر، از همانجا شروع بکن، اگر مثلاً فرض کنید یک کارهایی مربوط به این است که در نماز نمیشود انجام داد زود انجام بده. چون سه تا مسأله قرار دارد، یکی اذان اعلانی است که ظهر را اعلام میکند، یکی اذان نماز است که باز میگوید شما خودتان را بسازید برای نماز، یکی هم اقامه است. اقامه یعنی از آن لحظهای که میگوید اللّهاکبر، همه باید آمادهی برای نماز باشند، حرف هم نزنند. چون اقامه است دوستان بلند میشوند میایستند. اینکه قد قامت الصلوة را که میگویند میایستند آن را برای تنبلها گذاشتهاند و الاّ اقامه از اوّلش باید انسان ایستاده باشد، برای آنهایی هست که هنوز هم حواسشان پرت است، در نماز هم پرت است، برای آنها قد قامت الصلوة که میگویند یکی هنوز کج میشود، حالا راست میشود! بعد یادش میآید وضو نداشته ! اینها با این مقدمات کسی که این طور سستی بکند این به درد نمیخورد. اقامه را که گفتند شما بایستید، قد قامت الصلوة، جزء همین اقامه است. تا گفتند اللّهاکبر، تکبیرةالاحرام، چون آن قدر نماز جماعت -البته بیشتر از ده نفر- ثوابش زیاد است که اگر تمام ملائکه نویسنده بشوند و تمام دریاها مرکب بشوند، تمام درختها قلم بشوند مقدار ثوابش را نمیدانند، جز خدایتعالی. یک چنین چیزی یک ثانیهاش هم حساب است. بله؟! وقتی یک چنین چیزی این قدر قیمت داشته باشد، برای رکوع و سجودش که قیمت نگذاشتهاند، برای خود نماز قیمت گذاشتهاند، یک لحظه اگر میشد ما حتی جلوتر از امام جماعت تکبیرةالاحرام میگفتیم، میگفتیم که به همهاش برسیم. حالا که نمیشود و اجازه ندادهاند، تا او گفت اللّهاکبر، یک لحظه بعدش شما بگویید اللّهاکبر. تمام جمعیت هم باید بگویند اللّهاکبر. ما یک نماز جماعت که ایستاده بودیم، جلوییها تکبیرةالاحرام را گفته بودند، عقبیها به رکوع اوّل نرسیدند! همین مقدسیها و باصطلاح وسواسها و اینکه ما متصل هستیم یا نیستیم، چون از اوّل اقامه که نایستادهاند، موقعی میخواهند بلند بشوند که قدقامتالصلوة گفته شده، قد قامت الصلوة هم حالا تا اینها از جایشان بلند شوند او اللّه اکبر میگوید، میبینی اگر جمعیت زیاد باشد آن عدّهی عقبی حمد و سورهی امام جماعت را استفاده نمیکنند. نکنید. تا امام جماعت گفت اللّهاکبر، شما هم بگویید اللّهاکبر. تمام جمعیت، ولو مثل جمعیت نماز جمعه تهران باشد. چه اشکال دارد؟ شما این چند روز دیدید سربازان چطور همهشان ردیف کار میکنند، شما سرباز امام زمانید. خیلی باید ردیفتر کار کنید. این دستها همه با هم بالا برود. چه اشکالی دارد؟! نمیشود؟ همه با هم بیاید پائین. میگویید همه که تحت فرمان ما نیستند، همه سرباز خوب امام زمان که نیستند، تهیئ آن هم کافی است، همه ایستاده باشند اقتدا کنید اشکالی ندارد.
این هم عرایض مربوط به ماه رمضان و انشاءالله دوستان و اکثر رفقا، اینها از دهم تا بیست و پنجم، انشاءالله برای برنامههای ماه رمضان کار کنند و جلسات روزهای جمعه -این جلسه برای تهرانیها آمدنش شاید مشکلی نباشد ولی بعضی از شهرها هستند آنها از اطراف میآیند، در شهر مرکزی جمع میشوند، برای روزههایشان اشکال دارد، بنابراین- این چند هفتهای که در ماه رمضان است تعطیل و انشاءالله به جایش از شب تولّد حضرت مجتبی علیه الصلوة و السلام تا شب بیست و پنجم انشاءالله مجالس در همه جا طبق برنامههایی که تنظیم میشود خواهد بود. امیدواریم خدایتعالی شما را شاد کند و ضمناً این را بدانید که ماه رمضان ماه حُزن نیست، ماه مبارک است، ماه پربرکت است، و یک تکهای از مطالب را من نگفتم که آنرا انشاءالله در شبهای احیاء یادم باشد میگویم که این سفره، غیر از مغفرت و رحمت، برکت هم دارد. حالا برکتش یعنی چه در آن شبها انشاءالله عرض میکنم. ماه شعبان هم تمام شد آقایمان نیامد! امیدواریم خدایتعالی همهی ما را از یاران خوبِ امام عصر قرار بدهد. همهی ما را از عزاداران ابیعبداللّه الحسین قرار بدهد. کوشش کنیم تا میتوانیم در این ماه برای حضرت ابیعبدالله الحسین عزاداری کنیم، برای حضرت امیرالمؤمنین عزاداری کنیم و توفیقات زیادی برای همهتان از ذات مقدس پروردگار تمنّا میکنم، انشاءالله موفّق خواهید بود.
دعای پایان مجلس
نسئلک اللّهم وندعوک باعظم اسمائک و بمولانا صاحبالزمان یا اللّه و یا اللّه یا اللّه یا اللّه یا اللّه یا اللّه یا اللّه یا رحمن یا رحیم یا غیاثالمستغثین، عجل لولیک الفرج. عجل لمولانا الفرج. پروردگارا فرج مولای ما امام زمان را برسان. همهی ما را از بهترین اصحاب و یارانش قرار بده. خدایا ما را از این میهمانی عظیم بهرهمند بفرما. خدایا ما را در کنار امام زمانمان در این میهمانی قرار بده. پروردگارا به آبروی ولیعصر از مغفرت و رحمت و برکتت در این ماه بسیار نصیب ما بفرما. خدمتگزاران به دین، خدمتگزاران به این مملکت شیعهنشین به آبروی ولیعصر در پناه امام زمان حفظ بفرما. خدایا به آبروی ولیعصر قسَمات میدهیم گرفتاریهای مسلمین، بخصوص شیعیان علی بن ابیطالب برطرف بفرما. پروردگارا به آبروی ولیعصر مردم عراق را از بیچارگی از این گرفتاری نجات عنایت بفرما. خدایا به آبروی ولیعصر مرضهای روحیمان شفا عنایت بفرما. مرضهای بدنیمان شفا عنایت بفرما. خدایا مریضهای منظور، مریض منظور الساعة لباس عافیت بپوشان. امواتمان غریق رحمت بفرما. عاقبتمان ختم بخیر بفرما. وعجل فی فرج مولانا.